آخرین خبرها

بیوگرافی اسکات برادلی

بیوگرافی اسکات برادلی “

اسكات برادلي(Scott Bradley) آهنگساز، پيانيست و رهبر اركستر آمريكايي در نوامبر سال 1891 متولد و در آپريل سال 1977 در سن 85 سالگي درگذشت. می توان گفت برادلی برجسته ترین آهنگساز فیلم کارتون است .او مبتکر بسیاری از نوآوری ها در زمینه موسیقی این نوع فیلم ها است . آغاز فعالیت او در فیلم به حدود سال 1929 در لوس آنجلس باز می گردد . او در ایستگاه رادیاوی KHJ در لوس آنجلس کار می کرد و فعالیت خود را در زمینه کارتون به عنوان نوازنده پیانو در استودیاو کوچک والت دیسنی شروع کرد . برادلی به خاطر می آورد که دیسنی قعالیت فوق العاده زیادی در ضبط موسیقی برای کارتون های اولیه داشت . او در تمام دوره فعالیت کاری خود به جزئیات توجه داشت .

Scott Bradley - بیوگرافی اسکات برادلی
بیوگرافی اسکات برادلی

برادلی در آن دوران کوتاهی که ضبط ، بدون بهره گیری از صداگذاری بعد از تولید هنوز رواج داشت برای دیسنی کار کرد . برادلی می گاود” آن دوران همه چیز را راو یک تراک می گرفتیم ، هیچ قطعه ای در کار وجود نداشت ، باید ساندتراک ، دیالوگ و موسیقی در یک زمان گرفته می شد” . او در سال 1934، شروع به ساخت موسيقي براي هارمن و آيسينگ(Hugh Harman and Rudy Ising) كه از توليد كنندگان كارتون براي كمپاني بودند ، نمود. پس از آنكه MGM استوديوي انيميشن خود را در سال 1937 تأسيس كرد؛ برادلي به طور دائم در آنجا استخدام شد و تا بازنشستگي خود در سال 1957 با MGM باقي ماند. كارتونهايي مانند تام و جري (113 از 114 قسمت در سالهاي1940-1958)، دروپي داگ (Droopy Dog) (تمام 24 قسمت)، بارني بير(Barney Bear) (تمام 26 قسمت) و بسياري از كارهاي تك قسمتي تكس آوري(Tex Avery) جزو آثاری است که او به واسطه آنها به شهرت رسید . در اولین روزهای کار کارتون در آن استودیو ( او در آغاز فعالیت تولید کارتون به آن استودیو رفت ) ، او مجبور بود که به همان شیوه قبل موسیقی بناوسد . در نهایت نتیجه گیری او این بود که : ” بنظرم رسید نمی توانیم جرینگ و جرینگ اسباب بازی بچه ها و آوازهای تند را جمع کرده و آنها را همراه یک سوت کشیده و آنچه صداهای گوناگون می سازد ، مخلوط و اسم آن را موسیقی کارتون بگذاریم . این امر مرا راضی نمی کرد و مطمئنم که مردم را هم راضی نمی کرد . بنابراین تصمیم گرفتم شیوه هایی برای نوشتن موسیقی پیدا کنم که به تصاور معنی بدهد ، چیزی که بتواند صدای موسیقایی داشته و سرگرم کننده باشد . “

چنین برخوردی تنها با نیراو خلاقه خود برادلی میسر بود . برادلی ناراضی ، بالاخره پیش مدیر اجرایی،فرد کیم بای( Fred Quimby) رفت و در مورد افکارش راجع به موسیقی کارتون با او صحبت کرد . برادلی تاکید می کند که در هرحال مدیر نویسندگان استودیو پیشنهاد می کردند گونه ای از موسیقی استفاده شود که آوازی آبکی است و همیشه توسط من و” تو” استفاده شده است . ولی خوب ما به یکدیگر احترام می گذاشتیم و بعد ازآن که کیم بای در سال 1953 به علت بیماری از شغل خود استعفا کرد ،استودیو هاناو باربارا تمام مسائل مربوط به موسیقی را به من محول کرد . بعد از مذاکره ای که برادلی با کیم بای داشت ، برادلی تعریف می کند ” آقای کیم بای … به من آزادی کامل دادند تا موسیقی کارتون را آنطور که دوست دارم بناوسم ” برادلی به یاد می آورد که بعد از این ملاقات با کیم بای ،این اجازه را یافت که گاهی هم موسیقی را قبل از آن که انیمیشن آماده شده باشد بناوسد .

کارتون بدلیل طبیعتش ، به سبکی از کمپوزیسون نیاز دارد که مناسب و در خور آن باشد .آهنگسازان کارتونی نیاز به زبانی دارند که اجازه می دهد حرکت موسیقایی همان سرعت آتشینی را داشته باشد که در حرکت های بصری وجود دارد . سبک نئوکلاسیک(مکتبی در کمپوزیسیون) با نوع بیان جمله ها و فرم خود باعث می شود تا یک سری حوادث مشخص بازگو شوند ، این دقیقا همان چیزی است که یک آهنگساز کارتون به دنبالش می گردد . و همان چیزی است که اسکات برادلی وقتی احساس کرد نیاز به راهی برای تبدیل جرینگ و جرینگ اسباب بازی بچه ها به یک موسیقی مناسب همراهی کارتون دارد برایش پیش آمد . موسیقی برای کارتون خیلی زود به ساو یک هارمونی جسورانه حرکت کرد و بسیار ی از عناصر سبک نئوکلاسیک را بکار گرفت . روش غیر معمولی که برادلی در اوایل دهه 40 بنیان گذارد نوشتن موسیقی کارتون قبل از ساخت فیلم بود . امتیاز این شیوه برای آهنگسازانی که در این شیوه کار می کردند آشکار بود : آهنگساز قادر بود در موسیقی خود بیش از حد معمول از تمهید های موسیقایی مثل روباتو (دانشنامه 1) ، آچلراندو( دانشنامه 2) و ریتارداندو(دانشنامه 3) استفاده نماید . برادلی ابتدا این کار را در 1944 برای کارتون رقص علف هرزه به کار برد سپس این روش را برای آثار شناخته شده کلاسیک بکار برد . با ضبط این موسیقی در مرحله اول کار او قادر بود بیان و کیفیتی را که شایسته این آثار کلاسیک است به آنها بدهد . مانند کارتون کنسرتاو گربه که در آن از راپسودی شماره 2 فرانتس لیست استفاده شده است .

این چنین تمهیدهایی اگر قرار باشد با زمان بندیی که آهنگساز مجبور به رعایتش بوده اجرا شود کار بسیار مشکلی خواهد بود . ولی اگر ضبط موسیقی بتواند در ابتدا صورت بگیرد و انیمیشن بعدا ساخته شود آهنگساز قادر خواهد بود ، صحت موسیقی را رعایت نماید . حال این کار اثر اهنگساز یا تنظیم آهنگسازی دیگر باشد . کمک موثر دیگری که برادلی به هنر موسیقی کارتون کرد استفاده از چیزی است که آنرا “آکوردهای شوک دار” نامید . طبق گفته برادلی آکوردهای شوک دار به معنی آن است که از ساند افکت های مکانیکی دقیق دوری جسته شود . آکوردها در نقاطی از حرکت به کار برده می شود که وجود ساند افکت در انها می تواند منطقی – و نه خیالی باشد . مفهوم “آکورد های شوک دار” برای برادلی پیشرفت جدیدی نبود . در اوایل 1937 پاسیفیک کاست موزیشن [Pacific coast musician ] گزارش کرد که برادلی حداقلی از ساند افکت را بکار میگیرد و سعی دارد این تاثیر را از ارکستر بگیرد . برای نمونه در صحنه ای که { دلزده کوچولو } از راو لبه ورقه سر می خورد به جای استفاده از یک سوت که هرکسی در چنین صحنه ای از آن استفاده می کند ، برادلی از گلیسانداو هارپ استفاده کرده است . به این ترتیب با حفظ تونالیته ای که در قبل تثبیت شده به تاثیر نرم تری دست می یابد . نمونه دیگر این مثال در صحنه ای از فیلمی است که اخیرا تهیه شده و در آن شکلی از مکانیسم روب گولدبرگ به کار گرفته شده است ، ماشین آلاتی که ” هوای بهاری ” را می سازند با چکاندن قطرات آب داخل یک فنجان بکار می افتند . به جای استفاده از زنگوله یا صدای مکانیکی برای نشان دادن چکیدن قطرات آب ، برادلی از اکتاو های کوچکی از چلستا(دانشنامه 4) استفاده کرده است که در نهایت به بخش مهمی از موسیقی تبدیل می گردد که طی آن در صحنه بزرگی ، بهار عملا ساخته می شود “.

اسکات برادلی تنها آهنگساز با استعدادی نیست که راو فیلم کارتون برای استودیو های هالیوود در دهه های 30 و 40 و اوایل 50 کار کرده است . در میان آهنگسازانی که در این مدت کارهای زیبایی نوشته اند می توان از اولیور والاس(Oliver Wallace) ، پل اسمیت(Paul Smith) و لاری هارلن(Leigh Harline) اسم برد که همگی برای استودیاو دیسنی کار کرده اند . کارل استالینگ از کمپانی وارنر و اونستون شارپلس برای آسوشیتد آرتیست پروداکشنز [ Associated Artist Productions ] .

شوئنبرگ(Arnold Schoenberg) ، بارتوك (Bela Bartok) ، استراوينسكي(Igor Stravinsky)، و هيندميت(Paul Hindemith) از جمله كساني بودند كه در آهنگسازي و سبك موسيقي برادلي تاثير زيادي داشتند.

شايد بتوان گفت قطعات او از جمله سخت ترين قطعات موسيقي هاليوود است. در مجله سايت اند ساوند(Sight & Sound)، از قول لو رادرمن(Lou Raderman) مايستر اركستر نوشته است: “او انگشتان من را خواهد شكست.”

برادلي به خاطر موسيقيهاي “بامزه” خود، افتخار قابل توجهي را كسب كرد و بر اين باور بود كه براي يك آهنگساز جدي، ساخت موسيقي براي انيميشن، قابليتهاي بسيار بيشتري را مي طلبد تا ساخت موسيقي براي فيلم زنده.

آثار او با امضاء “موسيقيهاي شنل قرمزي”( Red cape song) انتشار يافته ولي نتهاي هيچ كدام از آنها (تا سال 2009) منتشر نشده است. برادلي در سال 1957 با بسته شدن دپارتمان انيميشن MGM، بازنشسته شد و در 27 آپريل 1977 در كاليفرنيا درگذشت.

Rate this post
نت های پیانو نت های ویولن نت های سنتور نت های گیتار

درباره‌ی Vahid Ezati

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *