استاد پشنگ كامكار در سال 1330 در شهر سنندج متولد شد. در خانوادهاي هنرمند و هنردوست كه همينك سررشته قسمت مهمي از موسيقي ايراني در دستان پرتوان آنان قرار دارد.
پدر خانواده ، حسن كامكار، جزءمعدود هنرمنداني بود كه كه راه صعب و دشوار هنر جدي را پيش گرفته بود. در عين حالي كه رئيس موسيقي نظام سنندج بود، در هنرستاني آزاد به تدريس ويولن (كه ساز اصلي وي بود و آن را به شيوه فاخر و استوار ستاره پرفروغ هنر ايران ابوالحسن صبا مينواخت) و ساير سازهاي ايراني نظير كمانچه و تار و… ميپرداخت و از اين راه خدمتي به جامعه هنري ايران نمود كه وي را براي هميشه در يادها و دلها جاودانه كرد.
در چنين خانوادهاي پشنگ كامكار باليدن گرفت و گوش جانش با بهترين و زيباترين نغمات موسيقي آشنا شد. در اوايل نوجواني (12 سالگي) با راهنمائيهاي برادر بزرگتر، هوشنگ، فراگيري ساز سنتور را آغاز كرد. تنها منابع موجود براي پشنگ نوجوان علاوه بر راهنماييهاي پدر و برادر كتاب تازه منتشر شده استاد فرامرز پايور بود. كتابي كه نام دستور سنتور را بر پيشاني داست و يكي دو سالي از انتشار آن ميگذشت.
بزرگان سنتور نواز ساكن تهران بودند و پشنگ نوجوان در سنندج. بعد مسافت و سختي سفر در آن دوره باعث شد كه هنرمند نوجوان از محضر اساتيدي چون فرامرز پايور، رضا ورزنده و … دور بماند.
در آغاز راه كوهي از مشكلات در مقابل وي خودنمايي ميكرد و تنها سلاح وي نبوغ واستعداد ذاتي بود كه به اندازه كافي در ذات او به وديعه نهاده شده بود. مسلما ميتوانيد مجسم كنيد اين گونه تلاشها متضمن چه مشكلاتي است و براي ادامه راه به چه پشتكار و جديتي نياز است.
استاد پشنگ كامكار ميگويند:«در آن زمان تنها كساني كه ميتوانستند مرجعي باشند براي رفع مشكلات و سؤالات پدر و برادر بزرگترم بودند. البته وقتي نوبت به مسائل تخصصي تر نوازندگي سنتور رسيد كمك ايشان هم محدودتر شد. زيرا ساز تخصصي پدر ويولن بود و برادرم نيز مدتي بود كه به صورت تخصصي به ويولن ميپرداخت. مسائلي از قبيل طرز مضراب گرفتن، مضراب زدن، حركت دست و … مجهولاتي بود كه خود بايد آنها را پيدا ميكردم».
حدود 2 سال بعد از آن تاريخ استاد فرامرز پايور كنسرتي را در سنندج ترتيب ميدهند. آنجا بود كه پشنگ كامكار براي اولين بار فيگور و استيل يك نوازنده حرفهاي سنتور ار ميبيند و متوجه اشكالاتي در فيگور و حالت نوازندگي خود ميگردد. خود در اين باره ميگويند:«… دو يا سه سال مضراب را اشتباه ميگرفتم. تا اين كه استاد پايور به همراهي خانم خاطره پروانه براي اجراي كنسرت به سندج آمدند. در سالن كنسرت از دور حركات دست استاد پايور را نگاه مي كردم و متوجه اشكالات دست خودم ميشدم. متوجه شدم كه مضراب را بايد با كمك مچ حركت داد نه انگشتان …».
با سعي و تلاش فراوان و با عشقي بزرگ كتاب دستور سنتور نواخته شد و سپس كار بر روي رديفهاي استاد صبا آغاز گزديد. در سال 1348 بود كه استاد پشنگ كامكار تدريس سنتور را در كلاسهاي آزاد هنري پدر آغاز كرد. در اين كلاسها پشنگ كامكار دستور سنتور استاد فرامرز پايور و رديفهاي استاد صبا را تدريس ميكردند.
از نكات مهم ديگر توجه كامكار جوان به موسيقي فولكلور كردستان بود. ايشان در اين باره ميگويند:« به همراه ساير برادران و خواهرم، قطعات و ملوديهاي كردي را به صورت گوشي و بدون نت با هم تمرين ميكرديم. آنقدر يك قطعه را گوش ميكرديم و سپس روي آن تمرين ميكرديم كه به اصطلاح ملوديها برايمان روان ميشد.