قيچك يا غيچك و يا غژك, ساز نسبتا مهجورياست كه عليرغم اينكه سالها در گروههاي مختلف از جمله اركستر سازهاي ملي (استادپايور) و عارف و شيدا مورد استفاده قرار گرفتهاست, كمتر به عنوان تكنواز و يا همنواز آواز مطرح شده است.
قيچک لفظي ترکي است و به معني آواز با گريه و ته گلو مي باشد. استاد روحالله خالقي در توضيح سابقه كمانچه اشاره ميكنند كه در ايران قبل از اسلام, سازي موسوم به غژك يا غژ معمول بوده است. ايشان ذكر ميكنند كه خود اين ساز را در بلوچستان در شهرهاي داورپناه و ايرانشهر ديدهاند كه غيچك ناميده ميشده است.
طبق نظر استاد خالقي, غيچك سازي است شبيه به كمانچه با آرشه (كمانه) كه از چند تار مو تشكيل شدهاست و تعداد سيمهاي آن را بيشتر از كمانچه ذكر ميكنند. به اعتقاد ايشان اين ساز با غيچك اصلي تفاوت دارد و در گذشته بيش از ? سيم نداشتهاست. حتي طبق نوشته «لاند» در كتاب تجسس گامهاي غرب اين امكان وجود دارد كه اين ساز در گذشته آرشهاي نبوده باشد. فارابي هم در كتاب خود به غيچك اشارهاي نميكند ولي از رباب ياد ميكند كه شبيه به غيچك است و بدون كمان نواخته ميشود. البته ساختار رباب و قيچك امروزه تفاوت بسياري با هم دارد.
جنس قيچک از چوب توت است. امروزه شکم اين ساز از دو قسمت مجزا از يکديگر تشکيل يافته، قسمت تحتاني کوچک تر و به شکل نيم کره است که بر سطح مقطع جلو پوست کشيده شده و روي پوست خرک ساز قرار دارد. قسمت بالائي بزرگ تر، مانند چتري روي قسمت تحتاني قرار گرفته و هر دو قسمت توسط سطحي منحني از عقب به هم اتصال يافته اند و در نتيجه در جلو يا بين دو قسمت حفره اي تشکيل شده است. سطح جلوئي قسمت بالا، جز در ناحيه وسط که زير گردن ساز قرار گرفته به صورت دو شکاف پهن باز است. دسته ساز تقريبا در نصف طول خود روي شکم قرار گرفته و نيمه ديگر در بالا به جعبه گوشي ها متصل است و دسته فاقد «دستان» (پرده) است.سر متشکل است از جعبه کوچک (محل قرار گرفتن چهار گوشي، هر دو گوشي در يک طرف آن) و يک زائده منحني شکل براي آويختن ساز که کمي به عقب برگشته و جهتي افقي يافته است.
قيچک اساساً جزو دسته سازهاي محلي بوده که در سال هاي قبل از انقلاب و با حمايت وزارت فرهنگ و هنر وقت, به شهر آورده شده و نه تنها ساختمان و کوک آن را تکميل و تنظيم کرده اند، بلکه آن را به سه اندازه مختلف «قيچک سوپرانو» به طول ??/?سانتيمتر، «قيچک آلتو» (??سانتيمتر)، و «قيچک باس» به همان نسبت بزرگ تر ساخته اند .تمام انواع بالا چهار سيمه است.
طول سيم مرتعش در قيچک سوپرانو=??/?، در قيچک آلتو = ??/? و قيچک باس ?? سانتيمتر است. وسعت هر يک از انواع حدود سه اکتاو است. قيچک سوپرانو, سازي است که قابليت تکنوازي و همنوازي هر دو را حائز است ولي دو نوع بعدي (آلتو و باس) بيشتر به منظور همنوازي در ارکستر به کار مي رود. آرشه قيچک، پس از استاندارد شدن ساز عينا همان آرشه ويولون است.
قيچک از انواع سازهاي محلي است که در سالهاي اخير به شهر آمده و مورد استفاده قرار گرفته است و همانطور كه استاد خالقي اشاره كردهاند بيشتر در نواحي جنوب شرقي ايران معمول است و در آن نواحي حتي، طبق عقيده و سنت اهالي، براي معالجه امراض به کار مي رود. در سطح فوقاني شکم و پشت دسته سوراخ و حلقه اي است که دو تسمه بر آن الصاق مي شود: يکي از تسمه ها را به کتف چپ و ديگري را به کمر مي بندند و ساز در موقع نواختن تقريبا آزاد و آويزان مي شود. اما نوازندگان شهري تمايل به استفاده از اين تمهيد ندارند.
کوک قيچک محلي ثابت نيست ولي مسلم اين که سيم ها تقريبا هيچ وقت نسبت به يکديگر فاصله پنجم نداشته اند. آرشه (كمانه) در اصل (نوع محلي آن) شبيه به آرشه کمانچه است و امروزه در شهر از آرشه ويولون و ويولنسل در نواختن نوع شهري آن استفاده مي شود.
از بين هنرمنداني كه تا به حال در گروههاي مختلف قيچك نواختهاند ميتوان به استاد رحمتالله بديعي، خانمها پروين صالح، پروين شكالور، زندهياد حسين فرهادپور و اردشير كامكار اشاره كرد.