آخرین خبرها

آشنایی با ساز سنتور

200x100 - آشنایی با ساز سنتورسنتور يا سنطور يکي از سازهاي موسيقي ايراني است که ساخت آن را به فيلسوف عاليقدر  و موسيقيدان بزرگ قرن چهارم، ابونصر فارابي نسبت داده اند. شواهد و علائم بجاي مانده از نقاشي ها و

حکاکي هاي  موجود از دوره هاي آشوري و  بابلي (669 قبل از ميلاد)، تصويرهايي را نشان مي دهد که در آن افراد، آلاتي  ذوذنقه  شکل  شبيه سنتور را که به وسيله طناب يا نخي که بدان متصل بود از  گردن آويخته و با آن مي نواختند. نام اين ساز بارها در کتب قديمي و اشعار قدما تکرار شده است. به درستي معلوم نيست سنتور ابتدا در کدام کشور مورد استفاده بوده است، ولي مطمئنا ايرانيها قبل از ظهور اسلام با اين ساز آشنا بودند و آن را «کونار» مي ناميدند. بعد از اسلام نيز عبدالقادر مراغه اي «ساز» يا «طوفان» را معرفي کرد که شبيه سنتور امروزي بود با اين تفاوت که براي هر صدا فقط يک سيم مي بستند و با جابه جايي خرکها آن را کوک مي کردند. با توجه به قدمت آثار کشف شده، گمان مي رود که به احتمال زياد اين ساز از قلمرو ايران به کشورهاي ديگر راه يافته و نام هاي مختلفي پيدا کرده است. به همين دليل، برخي از انواع سنتور در کشورهاي ديگر نظير عراق، چين، هند، مصر، ترکيه و جمهوري چک نيز با تفاوت هايي مورد استفاده قرار مي گيرد. همچنين اين ساز را در کشور چين «يان-کين»، در اروپاي شرقي «دالسي مر»، در انگلستان «باترفلاي»، در آلمان و اتريش «مک پر»، در هند «سنتور»، در کامبوج «في» و در امريکا «زيتر» مي نامند که داراي وجه تشابهات و تمايزاتي با يکديگر مي باشند. علاوه بر اين، ساز سنتور در بعضي نواحي ارمنستان و گرجستان نيز رايج است. برطبق دست نوشته هاي قديمي، سنتور در سلسله امپراتوري مين (سالهاي 1368 تا 1644 هـ. م) به دنبال رفت و آمدهاي روزافزون بين چين و خاورميانه، از فارس و از طريق دريا به چين منتقل شده که ابتدا در استان ساحلي کانتون رواج يافته و سپس به تدريج در سراسر چين تعميم يافته است. امروزه يان-کين يا همان سنتور چيني به عنوان ساز ملي چين شناخته مي شود.

در روايت ديگري، رئوف يكتا بيگ از علماي بزرگ موسيقي تركيه در دايره المعارف لاوينياك چاپ 1922 مي نويسد: سنتور در اصل از آلات موسيقي قديم يهود است. در دايره المعارف موسيقي لاروس آمده كه سنتور از جمله سازهايي است كه اقوام يهود بي اندازه به آن علاقمند بوده اند و به احتمال قوي ساز قانون (1) قديمي تر از سنتور است. سنتور قبل از آغاز دوره قرون وسطي به اروپا راه يافته و مورد قبول عامه واقع شده است و چون موسيقي و هنر از اوايل پيدايش مذهب مسيح در استخدام آن مذهب در آمد، هنرمندان اروپا به تكامل آن كوشيدند تا بالاخره اولاد خلفي از سنتور به وجود آمد كه امروز آن را به عنوان سلطان سازها، يعني پيانو، مي شناسند.

ساختار سنتور ايراني

سنتور جزء سازهاي مضرابي (يا زهي- ضربي) بشمار مي آيد. اين ساز از يک جعبه تشديد صدا به شکل ذوذنقه‌ متساوي الساقين ـ متوازي الاضلاع تشکيل شده است به طوري که بلندترين ضلع موازي آن نزديک به نوازنده و دو ضلع با طول برابر، دو ضلع موازي را به طور مورب قطع مي‌کنند. ارتفاع اين جعبه حدود ? تا ?? سانتيمتر است. جعبه سنتور مجوف است و تمام سطوح جعبه از چوب (عمدتاً چوب گردو) ساخته مي شود. بر روي سطح فوقاني سنتور (يا اصطلاحاً نقاب رو) دو رديف پلهاي چوبي به نام «خرک» قرار دارد به طوري که خرکهاي رديف راست نسبت به رديف چپ، به کناره سنتور نزديکتر مي باشند. در سنتورهاي امروزي، در هر رديف 9 خرک قرار داده مي شود. اين دو رديف خرک، فضاي سنتور را عملاً به چهار قسمت تقسيم مي کنند که با توجه به جنس سيم هاي گذرنده از روي اين خرک ها، هر قسمت وظيفه توليد دامنه معيني از صداها با بسامد معين را دارد. در سنتورهاي فعلي، از روي هر خرک چهار رشته سيم، که يک صدا کوک مي شوند، عبور داده مي‌شود. هر سيم در سطح جانبي، يا اصطلاحاً «کلاف» راست سنتور به يک گيره معين به نام «گوشي» پيچيده شده و در طرف ديگر توسط يک قلاب به زائده اي به نام «سيم گير» متصل مي شود. گوشي توسط وسيله اي به نام چکش (يا کليد) سنتور قابليت چرخش داشته که اين امر موجب تغيير طول مؤثر سيم و در نتيجه تغيير بسامد آن خواهد شد که جهت کوک کردن مورد استفاده قرار مي گيرد. سيم هاي سنتور به دو دسته سيم هاي «سفيد» (از آلياژ نيکل) براي توليد صداهاي زير و سيم هاي «زرد» (از آلياژ برنج) براي توليد صداهاي بم تقسيم مي‌شوند. دسته سيم هاي سفيد بر روي خرکهاي رديف چپ و سيم هاي زرد بر روي خرکهاي رديف راست به تناوب قرارگرفته ‌اند. هرسيم زرد يک اکتاو بم تر از سيم سفيد بلافاصله بعد از آن صدا مي‌‌دهد. خرکهاي رديف چپ، طول سيم هاي سفيد را به دو قسمت نامساوي تقسيم مي کنند که موجب تشکيل پوزيسيون هاي (2) دوم و سوم مي شود. وظيفه پوزيسيون دوم توليد صداهاي ميانه (يا زير) و وظيفه پوزيسيون سوم يا اصطلاحاً «پشت خرک» توليد صداهاي زير (يا زيرتر) مي باشد. طول سيم ها در پوزيسيون دوم بلندتر از پوزيسيون سوم بوده که طبق قواعد فيزيک صوت انتظار داريم پوزيسيون دوم صداهاي بم تري در مقايسه با پوزيسيون سوم توليد کند. به طور مشابه، خرکهاي رديف راست، طول سيم هاي زرد را به دو قسمت نامساوي تقسيم مي کنند که موجب تشکيل پوزيسيون هاي اول و چهارم مي گردد. وظيفه پوزيسيون اول توليد صداهاي بم و پوزيسيون چهارم عملاً قابل استفاده نمي باشد، چرا که توليد سيم هاي آن آنقدر کوتاه است که امکان توليد صداي مطبوع وجود ندارد. دامنه صداهاي توليد شده توسط سنتور حدود سه اکتاو مي باشد، يعني صداهاي منحصربفرد در هر پوزيسيون سه بار در سنتور تکرار شده اند. توجه به اين نکته حائز اهميت است که برخي صداها (نت هاي مي و فا) در هر پوزيسيون منحصر به فرد نبوده و در سنتورهاي امروزي دو بار در هر پوزيسيون تکرار شده اند. اين امر موجب تسهيل حرکت مضراب ها بين دو پوزيسيون شده و انعطاف پذيري بيشتري به نوازنده مي دهد. بعلاوه، محدوديت برخي فواصل موسيقيايي را مي توان بواسطه اين تکرار از ميان برداشت.

سنتور کلاسيک ايراني

مکانيزم توليد صدا در سنتور بسيار شبيه پيانو است. اين امر موجب شده است که در برخي منابع، سنتور را به عنوان نسخه اوليه پيانو معرفي کنند. براي توليد صدا در سنتور، از يک جفت وسيله چوبي به نام «مضراب» يا «زخمه» استفاده مي شود که از چهار قسمت عمده يعني «سر مضراب»، «ساقه»، «حلقه» و «دُم» تشکيل شده است. مضراب به عنوان يک واسط بين دست و سيم هاي سنتور عمل مي کند به طوري که انگشتان دست با ترتيب و قاعده معيني در داخل حلقه مضراب قرار گرفته و بدين ترتيب نوازنده با حرکت چرخشي مچ و با استفاده از سرِ مضراب بر روي سيم ضربه وارد مي آورد. اين مکانيزم دقيقاً مشابه مکانيزم به کار گرفته شده در پيانو است، با اين تفاوت که يک واسط ديگر به نام «کلاويه» (کليدهاي سفيد و سياه بر روي پيانو) بين مضراب و دست هاي نوازنده پيانو جهت سهولت و نرمش در اجرا قرار داده شده است. توجه به اين نکته حائز اهميت است که دامنه صداهاي توليد شده توسط پيانو بسيار بيشتر از سنتور است و اين امر مستلزم به کار گرفتن سيم هاي بسيار ضخيم تر در پيانو است، لذا جهت توليد صدا توسط چنين سيم هاي ضخيمي، نياز به ضربات بسيار قويتري مي باشد که بدون واسط کلاويه عملاً امکان پذير نيست. جهت درک بيشتر مي توانيد تصور کنيدکه کلاويه همانند پدال گاز يا ترمز در ماشين عمل مي کند. بدين معني که نيروي وارده توسط انگشت را تقويت کرده و آن را به مضراب اصلي منتقل مي کند.

مضراب سنتور

 سنتوري که هم اکنون در ايران رايج است، اصطلاحاً سل کوک، 9 خرک ناميده مي شود که داراي 72 سيم است. تاکنون سنتورهاي متفاوتي به لحاظ ساختاري براي کاربردهاي گوناگون طراحي و ساخته شده است، همانند سنتورهاي 10، 11 و 12 خرک، سنتور لاکوک، سي کوک، سنتور باس، باريتون، سنتور کروماتيک و کروماتيک بم. در دو نوع سنتور اخير، برخي فواصل اصطلاحاً کروماتيک تعبيه شده است که توانايي و قابليت هاي سنتور را براي دو نوازي (دوئت) و همراهي با ارکسترهاي کلاسيک افزايش مي دهد، اگرچه انعطاف پذيري آن را جهت اجراي تکنيک هاي سرعتي کاهش خواهد داد.

نوازندگان سنتور

با اينکه سنتور به عنوان يکي از قديمي ترين سازهاي ايراني شناخته مي شود، اما سير قهقرايي را پيموده و تا اوايل قرن گذشته به سازي کاملا محجور بدل شده بود. لذا فقط اطلاعات مربوط به برخي نوازندگان برجسته بعد از دوره قاجار در دست مي باشد. برخي از برجسته ترين نوازندگان سنتور از آن زمان تاکنون عبارتند از: محمد حسن خان سرور الملک، علي اکبرخان شاهي، اسداله خان اتابکي، حبيب سماعي (1280- 1325 هـ.ش)، ابوالحسن صبا (1336- 1282 هـ.ش)، حسين صبا، رضا ورزنده (1305-1355 هـ.ش)، حسين ملک، احد بهجت، منوچهر صادقي، منصور صارمي، فرامرز پايور، مجيد کياني، رضا شفيعيان، پرويز مشکاتيان، پشنگ و اردوان کامکار.

امروزه، ظهور نوازندگان باذوق، پيشرفت تکنيک هاي اجرايي و افزايش کيفيت سازها موجب شده است که سنتور به عنوان يکي از ارکان اصلي در ارکسترهاي موسيقي شناخته شده و از جايگاه ويژه اي برخوردار باشد. ويژگي هاي نوازندگي از فردي به فرد ديگر متفاوت است، که اين امر منجر به ايجاد سبک هاي مختلف در هر ساز مي شود. نوازندگان سنتور را مي توان با ويژگي هايي همچون شفافيت در اجرا، سرعت متناسب با قطعه، قدرت کنترل شده مضراب هاي چپ و راست، شفافيت و کيفيت اجراي تکنيک هاي اجرايي همانند ريز، فيگورهاي فردي و جمله بندي از يکديگر تميز داد.

Rate this post
نت های پیانو نت های ویولن نت های سنتور نت های گیتار

درباره‌ی Vahid Ezati

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *