آخرین خبرها

بیو گرافی آنتون بروکنر

بیو گرافی آنتون بروکنر : آنتوان بروکنر در سال 1824 در اتریش متولد شد . وی موسیقی را در سن چهار سالگی و دوران کودکی آغاز نمود و مربی و استاد وی در ان سنین پدرش بود . در سن 21 سالگی بعنوان دستیار اول گروه موسیقی سن فلورین انتخاب شد  و از ان پس به ارگ نوازی مشغول شد . با دانشنامه تی تیل همراه باشید تا ادامه زندگینامه آنتوان بروکنر را مطالعه نمایید.

Bruckner4 - بیو گرافی آنتون بروکنر
بیو گرافی آنتون بروکنر

بیو گرافی آنتون بروکنر

آنتون بروکنر آهنگساز برجسته و بزرگ اتریشی به تاریخ چهارم سپتامبر سال 1824 در شهر آنسفلدن (Ansfelden) چشم به جهان گشود.

می توان گفت که او در واقع در همان سالی به دنیا آمده است که اسمتانا در سرزمینی که امروزه جمهوری چک نامیده می شود، چشم به جهان گشود؛ در روزگاری که تنها سه سال تا مرگ تاسف بار لودویگ ون بتهوون زمان باقی مانده بود. آنتون نخستین مراحل فراگیری موسیقی را زیرنظر پدرش و در سن چهارسالگی آغاز کرد. اولین مرحله از روند پرورش استعداد خارق العاده او تا هشت سال بعد یعنی تا سن دوازده سالگی اش که سرپرستی تعلیم وی به شخصی به نام وایس سپرده شد، ادامه یافت.

 تقریباً از همین دوران بود که بروکنر نخستین تجربیات اش را در زمینه خلق موسیقی و تصنیف قطعات سازی از سر گذراند. در سال 1837 پدر آنتون چشم از جهان فروبست و این در حالی بود که فرزندش تازه به سن سیزده سالگی رسیده بود. مرگ پدر موجب تغییراتی در روند زندگی آنتون گشت و مجبور شد تا به دلایلی، معلم تازه ای برای خود انتخاب کند. آنتون در آن دوران در سن فلورین در گروه کر آواز می خواند، معلم جدید خود را از میان اساتید همان جا برگزید

  معلم او کسی نبود مگر مایکل آرنت که سمت سرپرستی گروه کر سن فلورین را نیز برعهده داشت. این دوران مصادف با وقایع مهم و تکان دهنده ای در تاریخ موسیقی جهان بود. فرانتس شوبرت که تنها سی و یک سال از عمرش سپری شده بود و می رفت تا با نبوغ حیرت آور و غیرقابل تصور خود انقلابی بنیادین در تاریخ موسیقی جهان به پا کرده و مسیر تحول آن را دگرگون سازد، به فاصله کمی از زمان مرگ بلینی درگذشت.

البته در همین حال ما شاهد وقایع فرخنده ای هم هستیم چرا که کامیل سن سان ، یوهانس برامز و مودست موسورگسکی در فاصله کوتاهی همچون فرشتگانی نجات بخش، به جهانیان هدیه شده بودند. آنتون بروکنر در سال 1845 یعنی در سن بیست ویک سالگی در مقام دستیار اول رهبر گروه در سن فلورین منصوب شد.

و از آن پس ما شاهدیم که وی به دفعات مختلف در مشاغل و پست های مهمی برگزیده شده و سمتی درخور به وی داده می شود. از جمله آثار مهم و ماندنی بروکنر در این ایام، بی شک می توان به قطعه رکوییم (Requim) اشاره ای داشت که وی در رثای مرگ جانگداز دوست و همراه همیشگی اش فرانتس سایلر تصنیف کرده بود و بی شک در جای جای این قطعه آثار اندوه و یاس آهنگساز، ناشی از این مصیبت، هویدا و آشکار است.

این واقعه مصادف با ایامی بود که فرانتس لیست که از مجارستان به آلمان مهاجرت کرده بود، در وایمار، در تدارک و زمینه چینی مجموعه آثار ارکسترال برجسته خود تحت عنوان پویم سمفونیک ها به سر می برد. آثاری که بعدها، به صورت گل سرسبد آثار لیست بدل شدند. رکوییم مذکور اثر بروکنر به سال 1849 برای نخستین بار در کنسرتی به اجرا در آمد. این سال برای بسیاری از موسیقی دوستان سالی به یادماندنی است؛ سالی که در آن آهنگساز برجسته لهستانی یعنی فردریک فرانسوا شوپن سرانجام در پی ابتلا به بیماری سل درگذشته بود.

 پس از اجرای رکوییم به یک باره سمت ارگ نواز رسمی سن فلورین به بروکنر پیشنهاد شد و او با کمال میل آن را پذیرفت. از آن پس بی شک وضعیت شغلی آنتون از ثباتی بیش از پیش برخوردار شد و لاجرم او توانست در سایه آرامشی نسبی که به واسطه این امر به دست آورده بود به امور خلاقه در موسیقی بیشتر متمرکز شود و بیشتر اوقات آزاد خود را صرف تصنیف و تصحیح آثار خود کند. بروکنر برای نخستین بار در طول حیات خود در سال 1852 از شهر وین دیدن کرد.

این شهر فرهنگی از مدت ها پیش از آن، تقریباً پایتخت مقتدر موسیقی در جهان به شمار می رفت. پیش از بروکنر، اغلب چهره های شاخص موسیقی جهان که به نوعی در خود شهر وین اقامت داشتند به شکلی تلاش می کردند تا ارتباط خود را با این دیار بزرگان فرهنگ حفظ کنند. حتی می دانیم که امروزه تعداد قابل توجهی از آهنگسازان و موسیقیدانان صاحب نام، پس از مرگ، در همین شهر یا دست کم در خاک اتریش به خاک سپرده شده اند. در حالی که دیدار از وین، می رفت تا آنتون را تحت تاثیرات مطلوب قرار داده و روحیه ای تازه در وی ایجاد کند، وی به ناگهان با فقدان یکی دیگر از حامیان وفادارش روبه رو شد؛ مایکل آرنت معلم و دوست آنتون با مرگ خود چنان تاثیر نامطلوب و ژرفی در روان شاگرد سابق اش برجای نهاد که آثار این ضایعه ناگوار تا پایان عمر بروکنر در ذهن اش باقی ماند.

 پس از گذر اندک زمانی، آنتون بروکنر ترجیح داد تا در لینز سمت نوازنده ارگ کلیسای جامع را برعهده گیرد تا شاید از این رهگذر بتواند تا حدی روان دردمند خود ناشی از مرگ حامی همیشگی اش یعنی مایکل آرنت را تسلی بخشد. او سرسختانه به کار خود ادامه داد تا اینکه در سال 1861 از کنسرواتوار وین دیپلم افتخار دریافت کرد و در همین هنگام بود که نگاه وی به سمت شیوه ارکستراسیون مدرن که با سنت ساز بندی آثار ارکسترال پیشین تفاوت های عمده ای داشت معطوف شد.

 او علاوه بر فعالیت های تدریس و نوازندگی، گاهی به عنوان رهبر در اجرای آثار آهنگسازان برجسته معاصرش شرکت می جست. از میان آثاری که در این حین تصنیف کرد می توان به کوارتت زهی، اورتور سل مینور، میساسولمنیس و نیز سمفونی فامینور که امروزه از اهمیت ویژه ای برخوردار است اشاره نمود. بروکنر در سال 1865 اپرای تریستان و ایزولده اثر واگنر را برای نخستین بار در کنسرتی در مونیخ شنید. این اپرا که از بدو پیدایش اش افق تازه ای را در آهنگسازی و به خصوص در زمینه هارمونی گشوده است و تا به امروز نیز همچنان مورد بحث موسیقی شناسان قرار گرفته، نظر بروکنر را نیز به خود جلب کرد. اولین برخورد شخصی بروکنر و واگنر نیز در همان هنگام صورت گرفت و بی شک موجبات تاثیرات متقابل را در مورد هر دو آهنگساز فراهم آورد. در سال 1867 اولین اختلالات عصبی که موجب بستری شدن بروکنر شد رخ نمود و به مدت چهار ماه به درازا کشید. در پس آن او فعالیت های تازه ای را در حرفه اش آغاز کرد.

 نخستین طرح های مس فامینور در همین احوال ریخته شد. از سوی دیگر رهبری تعدادی از آثار واگنر من جمله اپرای خواننده استاد نورنبرگ توسط بروکنر انجام شد. در این حین کنسرواتوار وین نیز از او برای تدریس دعوت به عمل آورد و این در حالی بود که ارکستر فیلارمونیک وین از اجرای سمفونی شماره یک بروکنر سر باز زد. اما او که همچنان به مسیری که در آهنگسازی انتخاب کرده بود ایمان داشت، تصنیف سمفونی شماره دو خود را با اقتدار تمام آغاز کرد و این بار نیز ارکستر فیلارمونیک وین مجدداً از اجرای سمفونی دوم وی خودداری کرد. اما تمام اینها به هیچ عنوان بروکنر را متقاعد نکرد تا تصنیف سمفونی سوم خود را آغاز نکند.

 همچنین او به بازنویسی بخش هایی از سمفونی دوم پرداخت که در 1873 برای نخستین بار توسط همان ارکستری که چندی پیش از اجرای آن سر باز زده بود یعنی ارکستر فیلارمونیک وین اجرا شد. در این دوران می توان گفت که بروکنر تمام توان خود را به تصنیف آثار سمفونیک متمرکز کرده بود و اصرار داشت که این روند را همچنان ادامه بخشد، لاجرم کار بر روی سمفونی چهارم را در مدت کوتاهی آغاز کرد. اما همچنان برخورد های ضدو نقیضی علیه سلسله سمفونی های او تکرار شد. ارکستر وین مجدداً سمفونی سوم اش را برای اجرا مردود اعلام کرد و واکنش بروکنر همچنان مثل گذشته این بود که با جدیت تصنیف اثری جدید را از همین فرم آغاز کند؛ یعنی سمفونی پنجم. سال 1876 مصادف است با برگزاری نخستین فستیوال موسیقی بایروت که در آن برای نخستین بار اپراهای حلقه نیبلونگ واگنر به اجرا گذاشته شدند.

 بروکنر با حضور خود در این فستیوال، خود را کمی از جریان تصنیف پی درپی سمفونی هایش کنار کشید اما طولی نکشید که مجدداً بیشتر اوقات خود را به آنها اختصاص داد. گوستاو مالر نیز در سال 1877 به خیل شاگردان کلاس هارمونی بروکنر پیوسته بود و این در حالی بود که وی علاوه بر تدریس، ویرایش کلی سمفونی های اول تا پنجم خود را در برنامه کاری خویش قرار داده بود و علاوه بر آن تصنیف کویینتت زهی خود را به پایان رساند. بروکنر سرانجام در سال 1891 از تدریس در کنسرواتوار بازنشسته شد و این در حالی بود که حین سال های 1881 تا 1896 همچنان به ساختن آثار سمفونیک بعدی خود پرداخته بود.

 به جرات می توان گفت که بروکنر در طول حیات خود هیچ فرمی از فرم های موسیقایی را به اندازه فرم سمفونی جدی تلقی نمی کرد و به همین علت بخش اعظم وقت خود را در دوران شکوفایی استعدادش به تصنیف سمفونی اختصاص داد. آنتون بروکنر در تاریخ یازدهم اکتبر سال ،1896 در حالی که تنها اندک زمانی از آغاز تصنیف موومان فیناله از آخرین سمفونی وی، یعنی سمفونی شماره 9 سپری شده بود، در سن هفتاد و دو سالگی چشم از جهان فرو بست.

منبع : دانشنامه تی تیل – بیو گرافی آنتون بروکنر

Rate this post
نت های پیانو نت های ویولن نت های سنتور نت های گیتار

درباره‌ی Vahid Ezati

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *