آخرین خبرها

زندگینامه بهار قاجار

زندگینامه بهار قاجار  : فصل بهار قاجار معروف به بهار قاجار ملقب به ایران الدوله و متخلص به جنت فرزند سلطان حسین میرزا نیر الدوله می باشد . وی در نواختن ساز های پیانو و سه تار تبحر خاصی داشت . وی به سرودن شعر نیز علاقه مند بود . با دانشنامه تی تیل همراه باشید تا با زندگی بهار قاجار آشنا شوید .

قاجار - زندگینامه بهار قاجار
زندگینامه بهار قاجار

زندگینامه بهار قاجار

نامش فصل بهار بود، ملقب به ایران الدوله و متخلص به جنت. پدرش سلطان حسین میرزا نیرالدوله از نوادگان فتحعلی شاه و مادرش از نوادگان عباس میرزا با اندیشه ی پرورش بهتر او بر آن شدند که علاوه بر خواندن و نوشتن، تحت نظر معلمان خانگی، مقدمات فراگیری نقاشی و موسیقی را نیز برایش فراهم کنند.

 اما طبق عرف زمانه، فصل بهار در سیزده سالگی به ازدواج مصطفا قلی خان دولو قاجار (حاجب الدوله) در آمد که علاوه بر نفوذی که در دربار داشت، بسیار علاقمند به فرهنگ و هنر و بخصوص شعر بود و منزل این زوج، محفلی برای شعرا و نویسندگان مهم آن روزگار شد.

 از ملک الشعرا بهار، میرزاده عشقی و علی اکبر خان شیدا (که روزهای پایان عمرش را سپری می کرد) گرفته تا شاهزاده محمد هاشم خان افسر و شمس الشعرا ملک آرا. و فصل بهار خانم که ذوق ادبی سرشاری داشت و اینک لقب ایران الدوله را گرفته بود، با حمایت و تشویق های همسرش در کانون ها و انجمن های فرهنگی آن روز شرکت کرد. کم کم اشعار او مورد توجه قرار گرفت و در بعضی مجلات آن دوره نظیر “ارمغان” و “گل زرد” به چاپ رسید. بعدها و در سال 1356 شمسی، دیوان اشعارش با شش هزار بیت شامل قصیده، غزل، مخمس و رباعی با نام “بهار جنت” منتشر شد.

ای خداوند، یکی یار جفاکارش ده/ دلبر سنگدلی، سرکش و خون خوارش ده

چند روزی ز پی تجربه بیمارش کن/ با طبیبان جفاکار، سر و کارش ده

تا بداند که شب یار، چه سان می گذرد/ دولت وصل، تو در مجلس اغیارش ده

از پی چیدن یک گل ز گلستان وصال/ همچو آن بلبل شوریده دو صد خارش ده

تا بداند که جفا شرط وفاداری نیست/ یار بد خوی جفا جوی ستمکارش ده

چون که پروای منش نیست، چو پروانه مدام/ ز آتش روی بتی، شعله شرر بارش ده

صبح امید مرا، چون که شب تار نمود/ بستان روشنی روز و شب تارش ده

دل پاکیزه ی او گر به مَثَل آینه است/ ز آه عشاق بر آن آینه زنگارش ده

مه عقرب صفت و دلبر اژدر خطر است/ همدم افعی و یار بتر از مارش ده

تا که از درد دل خسته خبردار شود/ همچو “جنت” دل افسرده ی افکارش ده

 او، نقاشی را نزد استاد بزرگ زمانه “کمال الملک” آموخت و موفق به دریافت گواهی پایان دوره از هنرستان صنایع مستظرفه شد. وی بعدها برای تکمیل بیشتر آموزه هایش در نقاشی، زمانی را نیز در اروپا گذراند.

 این که موسیقی را چگونه و از که آموخت، صدایش چگونه تعلیم پیدا کرد و کدام استاد را به خود دید، بر ما معلوم نیست. اما آن چه مسلم است، این که نواختن پیانو و تار را به خوبی می دانست و با استناد به صفحات باقی مانده از آوازش (مانند صفحه ای با آواز بیات ترک)، صدایش به گوش ها رسید و همچون تابلوهای نقاشی اش ماندگار شد.

ایران الدوله اشراف زاده ای بود که با شعر و موسیقی و نقاشی میانه ی بهتری داشت و با حمایت همسر و خانواده اش در روزگاری که کمتر زنی به سبب جنسیت اش، مجالی برای فعالیت های اجتماعی و هنری می یافت، شاعر زیست، خواند، نواخت و نقوشی از طرح و رنگ ترسیم کرد. زنی که به سال 1256 شمسی متولد شد و در سال 1318 شمسی درگذشت و بنا به وصیتش در قم برای همیشه آرمید.

 تصحیح: پس از انتشار مقاله ی “بهار قاجار”، لطف دوستانی چون امیر منصور و محمدرضا شرایلی باعث شد تا در وجود صفحه با صدای فصل بهار خانم، قدری تردید کنیم. این دو صاحب نظر معتقدند که با توجه به احتمال تشابه اسمی، صفحاتی که با صدای ایران الدوله ضبط شده، نمی تواند صدای فصل بهار متخلص به جنت باشد.

منبع : دانشنامه تی تیل ,زندگینامه بهار قاجار

Rate this post
نت های پیانو نت های ویولن نت های سنتور نت های گیتار

درباره‌ی Vahid Ezati

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *