آخرین خبرها

فلیپ لنارد

index 197x100 - فلیپ لناردفیلیپ لناردبرنده جایزه فیزیک نوبل سال 1905 به پاس انجام پژوهش هایی در اشعه کاتودیک است. وی در شمار ماهرترین فیزیکدانان آزمایشگر زمان خویش بود. اما نتایج کارهای آزمایشگاهی وی غالباً به صورت تایید تجربی پیش بینی های تئوریکی بودند که دیگران از قبل آنها را ضمیمه فیزیک تئوری کرده بودند.

لنارد در پوتزونی چکسولواکی که بعداً پرسبورگ، و پس از آن نیز براتیسلاوا، نامیده شد، به دنیا آمد. پدر وی یک تاجر ثروتمند شراب بود و میل داشت که وی که تنها فرزندش بود به تجارت پدری خود ادامه دهد. اما او به آموزش عالی روی آورد و در دانشگاه های بوداپست، وین، برلین، و هایدلبرگ زیر نظر اساتیدی چون بنزن هلمهولتز،‌ کونیکزبرگر و کوئینک به تحصیل فیزیک پرداخت. لنارد در پی دریافت درجه دکترای خود از دانشگاه هایدلبرگ در سال 1886، برای مدتی در شهرهای دانشگاهی برسلو، آخن و کیل به کار تدریس پرداخت. وی آنگاه در سال 1907 با سمت استاد فیزیک تجربی (یا عملی) دانشگاه هایدلیرگ جانشین استاد سابق خود کوئینک شد. لنارد قسمت عمده عمر خود را در این شهر یعنی شهر هایدلبرگ گذرانید.

از کارهای اولیه ی لنارد یکی انتشار مقاله ای در سال 1887 بود که وی در آن علت الکتریسته دار بودن هوای مجاور آب در حال ریزش یک آبشار و منفی بودن علامت بار آن و نیز مثبت بودن بار الکتریکی خود آب را توضیح داد. وی این کار را به کمک انجام و نیز تشریح آزمایشی که به رساناهای سریع آب به صورت وارسی بود مانند (اسپری) مربوط می شد صورت داده بود. کار دیگر روی ابداع یک نوع وسیله ی آشکار ساز با استفاده از سیمی از جنس بیسموت و برای کشف و سنجش مقدار میدان های مغناطیسی بود (1888). بررسی های بعدی وی در زمینه ی یونیزاسیون ناشی از اشعه ی ماوراء بنفش (1889) و خواص الکتریکی شعله ها (1902) بود. لنارد در این بررسی ها نشان داد که برای اینکه الکترونی بتواند اتمی را یونیزه نماید، انرژی آن از مقدار حداقل معینی نباید کمتر باشد، براوردی که او از این مقدار (پتانسیل یونیزاسیون) به عمل آورد مقدار 11 ولت بود.

شهرت اصلی لنارد بیشتر به خاطر پیشگامی وی در بررسی خواص اشعه ی کاتودیک است. هرتزدر سال 1892 نشان داده بود که اشعه ی مذکور قادر به عبور از برگه های نازک فلزی هستند. لنارد در آن زمان دستیار وی بود و برای ادامه ی تحقیق در آن زمینه حباب اشعه ی کاتودیک جدیدی ساخت که دارای دریچه ای (اینک موسوم به دریچه ی لنارد) بود و به آزمایش کننده کمک می کرد تا از خارج از حباب نیز به اشعه دسترسی داشته باشد. لنارد میزان جذب این اشعه را در مواد مختلف اندازه گرفت و نشان داد که میزان مذکور تناسبی تقریباً مستقیم با چگالی مواد جذب کننده دارد. افزون بر آن، وی نشان داد که قابلیت نفوذ اشعه ی کاتودیک در مواد همراه با افزایش ولتاژ (تولید آنها) افزایش می یابد. لنارد مانند: پرین، وین و تامسون با آزمایش نشان داد که اشعه ی کاتودیک جنساً ذراتی با بار الکتریکی منفی هستند. وی مدعی داشتن حق تقدم در این کشف بود.

لنارد در پی مشاهده ی عبور ذرات پر انرژی (یا سریع السیر) کاتودیک از درون اتم مواد، نظریه ای ارائه داد که به موجب آن بارهای الکتریکی مثبت و منفی در درون اتم به صورت زوج هایی (بنام دینامیدها) گروه بندی شده بودند. لنارد البته در این ظن خود که فضای درون اتم فضایی نسبتاً خالی است محق بود اما مدل اتمی که سرانجام مورد قبول همگان قرار گرفت مدل منظومه ای اتم پیشنهادی راترفورد بود.

لنارد از اینکه در آزمایش های خویش درباره ی اشعه ی کاتودیک موفق به کشف اشعه ی ایکس نگشته و این توفیق نصیب رونتگن شده بود، سرخوردگی عمیقی پیدا کرده بود. در بررسی هایش در نور تابشی اتم های مواد نیز وی سبب تابش نور را دور شدن الکترون از اتم و بازگشت آن دانست اما مدلی که سرانجام مورد قبول واقع گردید مدل راترفورد-بوهر بود. لنارد در سال 1902 و در زمان اشتغال در دانشگاه کیل، به کشف چند خصوصیت مهم پدیده فتوالکتریک دست یافت. که مدتی بعد انیشتین با استفاده از مفهوم کوانتای پلانک تعبیر تئوریک آنها را ارائه نمود.

لنارد در شروع جنگ جهانی اول تمایلات فوق ناسیونالیستی از خود بروز می داد و در نوشته های خود دانشمندان انگلیسی را متهم به مخفی نگاهداشتن کشفیات پژوهشی آلمان ها و قلمداد کردن آنها به نام خود می کرد. وی بعد از شکست آلمان در آن جنگ دانشجویان خود را علیه جمهوری ویمار و به مسلح شدن مجدد آلمان بر می انگیخت. لنارد که یک فیزیکدان آزمایشگر بود تئوری های فیزیکی مشکل آمیخته به ریاضی را که اینک در عرصه پژوهش نقش های مهمی را ایفاء می کردند،‌ موافق با طبع و خوشایند خود نمی دید. او به تئوری های جدید فیزیک بر چسب فیزیک دگماتیک یهودی زده و در مقدمه تألیف چهار جلدی خود به نام «فیزیک آلمان» (37-1936) چنین سخن گفته بود: «خواهند پرسید چرا فیزیک آلمان؟ من می توانستم بنویسم فیزیک نژاد آریا، یا فیزیک انسان نوردیک، فیزیک کاشفین واقعیت و جویندگان حقیقت، دانش کسانی که خود بنیانگر دانش های طبیعی بوده اند، ماهیت علم را مانند ماهیت هر محصول دیگر کار انسان، نژاد تعیین می کند.»

لنارد در سال 1894 که هرتز در سن 36 سالگی در گذشت، وقت خود را سخاوتمندانه صرف تدوین و انتشار مجموعه کارهای علمی او کرد اما بعداً که پای بند ایدئولوژی خود شد، در کتاب سال 1929 خویش به نام «طبیعی دانان بزرگ» (کتابی که بعداً در سال 1935 ترجمه انگلیسی آن با عنوان «مردان بزرگ علم» منتشر شد) افشاء نمود که یک دوگانگی شخصیت در هرتز کشف کرده و خانواده پدری وی را یهودی یافته است. در باور لنارد کارهای تئوری هرتز ارثیه ای بودند که از نسب یهودی وی به او رسیده بودند. دیگر اینکه به روایت ماکس بورن لنارد در کنفرانس باد نوهایم که در سال 1920 درباره تئوری نسبیت برگزار شد،‌ حملات تند و شرورانه ای به اینشتین کرد، حملاتی که در آن هیچ کوششی برای پنهان نگاه داشتن تعصبات ضدنژاد سامی، بعمل نیامده بود.

لنارد از روزهای نخست اوج گیری سوسیالیزم ملی از قهرمانان آن به حساب می آمد و بر پایه این مطلب، هیتلر به این برنده جایزه نوبل ارج بسیاری می نهاد. لنارد بر خلاف سایر دانشمندان آلمانی که هیتلر را فردی نیمه درس خوانده (یا نیمه تحصیلکرده) می دانستند، از آغاز کار هیتلر حامی وی بود و هیتلر با داشتن مشاوری مانند او در فیزیک، در سخنان خود گه گاه از فیزیک هسته ای به نام فیزیک یهودی نیز نام می برد. هیتلر حمایت خود را از این شاخه از علم مدتها به تاخیر انداخت. این رویه او و همچنین اقدام حکومت وی در اخراج دانشمندان یهودی از «رایش سوم» برای او بسیار گران تمام شد و آسیب زیادی به برنامه تهیه سلاح اتمی در آلمان وارد ساخت.

لنارد در پایان جنگ جهانی دوم در سن 83 سالگی، هایدلبرگ را برای همیشه ترک گفت و به دهکده مسلهاوزن رفت. وفات او دو سال بعد یعنی در 1947 و در همین مکان اتفاق افتاد.

برگرفته از: وبگاه شخصی دکتر احمد امیر آبادی زاده

Rate this post
نت های پیانو نت های ویولن نت های سنتور نت های گیتار

درباره‌ی Vahid Ezati

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *