آخرین خبرها

نگاهی جامع به کودکان استثنایی

در جامعه ی ما می توان گفت مردم سطح فکری مناسبی نسبت به کودکان استثنايــــی ندارند و این حتی در مورد اکثر خانواده هایی که خود دارای همچین فرزندانی هستند نیز صدق می کند. همواره يكي از دلايلي كه ما نمي توانيم اطلاعات كاملاً‌ مربوط و جامعي در مورد كودكان و دانش آموزان استثنايي بدست بياوريم اينست كه معمولاً وقتي با كودك استثنايي مواجه مي شويم ذهن ما بخاطر انباشته شدن ، از غير عادي بودن ذهني يا جسمي كودك پيشداوري مي كند و غالباً ويژگيهاي خاصي كه كودكان استثنايي دارند ( نابينايي، ناشنوايي، عقب ماندگي و … ) مشخصه اصلي آنها مي شود.
تعــــريف كـــودک استثنايــــی :
كودك استثنايي اول يك كودك است ( انسان است با همه خصوصيات و صفات يك انسان ) و بعد كودكي است با خصوصيات و تفاوتهاي استثنايي نسبت به ساير كودكان. و همين ويژگيها و خصوصيات است كه معلمان و اوليا بايد خودشان را با آن سازگار كنند. در واقع بين تمام خصوصيات رواني و جسماني و تمام استعدادهاي مختلف هر فرد تفاوتهاي مشهودي موجود است پس مي توان گفت كه هر فرد نسبت به افراد ديگر استثنايي است و كلمه استثنايي بطور اعم و به معناي دقيق علمي خود نمي تواند فقط به گروههاي خاصي از افراد جامعه اطلاق شود.

بنابراين آنچه كه ما اصطلاحاً « كودك استثنايي » مي گوئيم بدين معناست كه كودك از نظر هوشي و جسمي و رواني و اجتماعي بميزان قابل توجهي نسبت به ديگر همسالان خود متفاوت مي باشد و نمي تواند بنحو مطلوب حداكثر استفاده از برنامه هاي آموزش و پرورش عادي ببرد. در اينگونه كودكان واكنشها ، ويژگيهاي خاص دارد بدليل اينكه كودک رشد فكري كامل ندارد و بدليل اينكه نمي تواند بر رفتارهاي خود كنترل داشته باشد و يا اگر عمل خلافي از او سر زد احساس گناه و تقصير كند ، چون از نظر شخصيتي نارس و نابالغ است ، ناگزير نيازمند به توجه خاص و آموزش و خدمات فوق العاده اي است.

عنوان كودكان استثنايي در مكاتب امريكا و انگلستان فرق مي كند . در امريكا به تمام كودكاني كه بنحوي با كودكان طبيعي و همسن خود از نظر فكري ، جسمي ، عاطفي . عقلاني ، رفتاري و … فرق داشته باشد استثنايي گفته مي شود و مسلماً با قبول اين تعريف يك كودك نابغه ، نابينا ، ناشنوا و عقب مانده ذهني همه استثنايي هستند. در انگلستان لغت استثنايي را محدود به تيزهوشي مي كنند و ساير كودكاني را كه به عللي تحت حجامت و آموزش خاص هستند كودكان ويژه ( Special childern ) مي گويند.

.jpg - نگاهی جامع به کودکان استثنایی

بطور كلــي اين كودكان را بايد از سه نظــــــر مورد مطالعه قـــرار داد :

۱. آنهايي كه از بدو تولد به علت ناراحتيهاي ارثي و اختلالات مادرزادي بيماري مشخصي دارند مانند منگولها ،‌ هيدروسفالي و …
۲. كساني كه از ابتدا با وسايل تشخيصي مي توان به بيماري آنها پي برد . مانند : اختلالات غدد مترشحه داخلي ، دررفتگي مادرزادي لگن و …
۳. افرادي كه نقص عضو و بيماري آنها در طول رشد مشخص مي شود . مانند : فج مغزي ، غقب ماندگي ذهني ، ضايعات و آسيبهاي مغزي مختصر كه باعث اختلال در خواندن ، نوشتن و …. كودك مي شود .

نكته مهمي كه در مورد آموزش كودكان استثنايي بايد خاطر نشان شود اين است كه پيروزي و موفقيت بيمار فقط به ميزان معلوليت بستگي ندارد بلكه ميزان توانائيهاي بيمار در به حركت درآوردن اعضاي سالم براي جبران قسمتهاي معلول ، ميزان فعاليت و پشتكار خودشان ، محيط خانواده و كارداني مربيان نيز در اين امر دخالت دارد.

طبقه بندي كــودكــان و نوجوانان استثنايــــي
كلي ترين طبقه بندي ،كه مورد قبول اكثريت متخصصان ميباشد تقسيم اين افراد به سه دسته بزرگ است:
1. كودكان و نوجوانان كه به علت اختلافات هوشي و فعاليتهاي ذهني از كودكان عادي متمايزند. در اين دسته كودكان و نوجوانان عقب مانده ذهني و افراد تيز هوش قرار دارند.
2. كودكان و نوجواناني كه به علت اختلالات و ضايعات مغزي يا اختلالات عملي مبتلا به اختلالات رفتاري هستند . در اين دسته كودكان و نوجوانان ناسازگار يا دشوار قرار دارند.
3. كودكان و نوجوانان مبتلا به اختلالات و نقايص حسي و حركتي و اختلالات عملي رشد ، در اين دسته نابينايان و همچنين مبتلايان به اختلالات تكلمي ، اختلالات كنترل استنكترها و ناتوانيهاي حركتي قرار دارند.

– گــــروه اول: بعضي از افراد مبتلا به نارسائي رشد قواي ذهني و كمبود فعاليتهاي ذهني هستند لذا نمي توانند در شرايط عادي با محيط خانوادگي ، تحصيلي ، اجتماعي ، شغلي سازش نمايند و عده اي بر عكس به علت داشتن هوش سرشار و فعاليتهاي ذهني عالي توسط افراد عادي درك نمي شوند و در نتيجه مسائل و مشكلاتي در سازش آنها با محيط پيش مي آيد.

– گــــروه دوم : را افرادي تشكيل مي دهند كه دچار اختلالات شخصيتي ، آشفتگيهاي عاطفي و اخلاقي هستند و به همين علت قادر به سازگاري با محيط خود نيستند. در اين دسته فعاليتهاي ذهني در حد طبيعي يا حتي ممكن است بيشتر از حد طبيعي باشد.

– گـــروه سوم : افرادي هستند كه به علت اختلالات و نقايص حسي و حركتي يا اختلالات عملي رشد از سازگاري عادي با محيط محروم هستند. در طبقه بندي فوق بايد به شدت و اهميت علائم و نوع اختلال رفتاري توجه كرد.

كــــودكان و نـــوجوانان عقب مانده ذهنــــي
مقدمــــه و تاريخچــــه
عقب ماندگي ذهني يا به اصطلاح ديگر نارسايي رشد قواي ذهني موضوع تازه و جديدي نيست بلكه در هر دوره و زمان افرادي در اجتماع وجود داشته اند كه از نظر فعاليتهاي ذهني در حد طبيعي نبوده اند .
اجتماع براي مصلحت ، تعجب يا سالم سازي ، بعضي از اين افراد را تحمل مي كرد عده اي را محبوس مي ساخت و دسته اي را به مرگ محكوم مي نمود. پنيل كه به حق بايد او را بنيانگذار روانپزشكي جديد ناميد اولين كسي بود كه به دلجويي بيماران پرداخت و براي آنان برنامه هاي تفريح و گردش در نظر گرفت.

هــــــــــوش :
روانشناسان زيادي درباره هوش و آزمونهاي آن كار كرده اند . هوش يك صفت فرضي و يك مفهوم انتزاعي است پس آنچه مورد مطالعه قرار مي گيرد آثار هوش است نه خود هوش . هوش يك استعداد نيست بلكه مجموعه استعدادهاست.
حافظه ، دقت ، يادگيري و ادراك و … در آن اثر دارد و اين وضعيت از فردي به فرد ديگر فرق مي كند. هر يك از روانشناسان با توجه به مكتب خاصي كه مورد قبولشان است در مورد هوش و عقب ماندگي ، نظراتي ارائه داده اند كه در اينجا مختصراً نگاهي به نظريه پياژه مي اندازيم .

علل عقب ماندگــي
عـــوامل متعــددي وجود دارد كه باعث بروز عقب ماندگــي مي شود :

1. اختلالات زيادي كه علل اصلي آنها شناخته شده نيست ولي با عقب ماندگي همراهند ، عده اي از عفونتها ، مسموميتها ، عوامل مكانيكي مانند ضربه ، عوامل كروموزومي ناشناخته ، اشعه ايكس و …
2. عقب ماندگي به علت اتفاقات دوران بارداري ،

عواملــي كه در دوران بارداري بر روي جنين اثـــر دارند عبارتند از :
1. بيماريهاي مــادر :
2. سن مـــادر و حــــــالات روانـــــي او :
3. اثــــــر اشعــــه ايكــــس :
4. اعتيـــادات ( الكــل ) :
5. دخانيات :
6. داروهــــــــاي شيميايـــــي :
7. عامـــل ارهـــاش Rh
عقب ماندگـــــي بعلت حوادث زايمانــــــي و دوره بعد از زايمــــان
بديهي است زايمانهاي مشكل و بكار بردن وسايل مكانيكي در زايمانها تاثيرات نامطلوبي بر مغز جنين خواهد داشت. طرز قرار گرفتن جنين ، پيچش بند ناف به دور گردن ، اختلالات و نارسايي جفت در رساندن خون ممكن است باعث كم خوني مغز و خرابي سلولهاي آن شود .
در زايمانهاي قبل از موعد نارسايي رشد هوشي بيشتر ديده مي شود زيرا هنوز سلسله اعصاب مركزي كودك رشد كافي ندارد و كودك بدليل حساس بودن امكان ابتلا به بيماريهاي عفوني را دارد. از بيماريهاي مهم كه احتمالاً بر اثرضربه هاي زايماني اتفاق ميافتد فلج مغزي است اين بيماران اكثراً مبتلا به حملات صرع هستند واختلال تكلمي ، يادگيري، بينايي و حتي حركات غيرارادي و تكراري بدون هدف در اين كودكان شايع است .

عواملــي كه بعد از تولد اهميت بيشتــري دارند :

۱. بهداشت كودك
۲. تغذيه

عقب ماندگــــي بعلت عــــوامل محيطــي ، اجتماعـــــي و فــــرهنگــي

شكي نيست كه عوامل محيطي در ايجاد نارسايي رشد هوش سهمي بسزا دارد منتها اهميتي كه براي اين عوامل قائل هستند يكسان نيست .

عــــــوامل قطعـــــي مــوثـــــر در رشــــد هـــوش :

۱. فقــر انگيــــزه هاي محيطـــــي :
بديهي است براي آنكه قواي ذهني كودك به نحو احسن رشد كند احتياج به محركات طبيعي دارد و هر قدر شرايط محيطي از نظر ايجاد محرك نامناسب تر باشد قواي ذهني كودك رشد كمتري خواهد داشت . تقريباً همه بررسيها نشان داده اند كه رشد قواي ذهني با شرايط محيطي ارتباط مستقيم دارد ، يعني كودكان محيطهاي نامساعد با كودكان همسال خود در محيطهاي مساعد از لحاظ هوشي در درجات پايينتري قرار دارند .

۲. كمبـــودهاي عاطفــي :
كودكاني كه از نظر پيوندهاي عاطفي با مادر يا اطرافيان دچار فقر شديد بوده اند اكثراً‌ به اختلالات شخصيتي ، ناسازگاريهاي اجتماعي و نارسائيهاي هوش مبتلا شده اند . اين اختلالات در خانواده هايي كه به عللي از هم پاشيده شده اند يا احياناً روابط عاطفي والدين با كودك نامساعد بوده است زياد ديده مي شود . آثار سوء اختلافات خانوادگي گاهي يا اكثراً بيشتر از خانواده هاي از هم گسسته است زيرا نزاع و مشاجره يا عدم توافق والدين احساس حقارت و حس ناايمني شديدي در كودك توليد مي كند .

۳. مسائل بهداشتـــــي و پـــزشكــي :
همانطور كه بيماريهاي مختلف ، حوادث و تصادفات در خانواده هاي بي بضاعت فراوان است عقب ماندگيهاي ذهني نيز بعلت محدوديتهاي بهداشتي و پزشكي در اين خانواده ها زياد به چشم مي خورد . از نظر آماري رابطه فقر و عقب ماندگي و همچنين عقب ماندگي و نواحي پر جمعيت ثابت شده است.

گــــروه بندي عقب ماندگــي از نظـــر آموزشــي ، تربيتــي و درمانــي

از نظر آموزشي به كودكي مانده گفته مي شود كه بعلت استعداد محدود به روشهاي خاص آموزشي آموزش درماني نياز داشته باشند . آموزش درماني عبارت از مجموعه اصول آموزش روانشناسي و پزشكي است كه بتواند معلولين جسماني يا ذهني را تا حد امكان به عضو مفيد جامعه تبديل كند .

عقب مانده ها را از نظر درماني ، تربيتي و آموزشي به دو گروه بزرگ تقسيم مي كنيم :
۱. عقب مانده هاي ذهني درمان نا پذير يا افراد پناهگاهي
۲. عقب مانده هاي ذهني درمان پذير

اين دسته به نوبه خود به دو دسته ديگر تقسيم مي شوند :
۱- گــــروه آمــــوزش پذيـــــر
۲- گــــروه تـــربيت پذيــــر
* به كودكاني كه از نظر آموزشــي ديرآموز هستند عقب مانده ذهنـي اطلاق نمي شود.

الف- ‌عقب مانده هـــــاي درمان ناپذيــر :
عقب مانده هاي عميق هوشي كه بيشتر به علل ارثي و مادرزادي مبتلا به ناهنجاريهاي متعدد شده اند در اين گروه قرار مي گيرند . هوشبهر اين افراد از 25 تجاوز نمي كند . اغلب اين افراد علاوه بر نارسايي عميق هوشي نارسايي حسي ، حركتي و نقايص عضوي نيز دارند . و چون خانواده ها قادر به نگهداري اين نوع كودكان نيستند و بعلت پيشرفتهاي پزشكي هم از مرگ و مير آنان كاسته شده لذا در آسايشگاهها تحت حمايت خاص قرار مي گيرند .

ب – عقب مانده هاي درمان پذيــر :
اين گروه كه اكثريت بسيار زياد عقب مانده ها را تشكيل مي دهند درجات متفاوتي از نارسائيها و ناهنجاريهاي هوشي را دارا هستند . به كمك تدابير پزشكي و روشهاي تربيتي بهبود نسبي حاصل مي شود . اين افراد به دو دسته آموزش پذير و تربيت پذير تقسيم مي شوند .

۱– گــــروه آموزش پذير :
افرادي كه هوشبهر آنان بين 51 تا 70 است آموزش پذير خوانده مي شوند . اين افراد از لحاظ دانستن لغات ضعيف اند و مفاهيم را خوب درك نمي كنند . آموزش كلامي ندارند و از لحاظ عاطفي واكنشهاي لازم را بدست نمي آورند .تمركز دقت در آنها محدود است و براي يادگيري از خودشان انگيزه نشان نمي دهند ، كه شايد بعلت شكستهايي بوده كه در حين يادگيري با آن مواجه شده اند . در اين گروه ممكن است افرادي پيدا شوند كه از لحاظ يادگيري در كارها عملي و غير كلامي به حد متوسط كودكان عادي برسند ، مشروط بر اينكه در موسسات خاص و تحت نظارت مربيان كار آزموده فعاليت كنند .

گاهي شاهد هستيم كه تعداد زيادي از افراد آموزش پذير در مدارس عادي و با كودكان معمولي كه خود موجب بروز اشكالاتي در تدريس و آموزش ساير دانش آموزان مي شود به تحصيل مشغولند علت اين نابساماني يكي تعصب بيش از حد والدين است مبني بر اينكه كودكشان در مدارس ويژه و با عقب ماندگان تحصيل نكنند و ديگر اينكه هزينه چنين موسساتي فوق العاده گران است و از عهده هر خانواده اي بر نمي آيد .

تعداد زيادي از مربيان بر اين عقيده اند كه كودكان آموزش پذير نبايد جدا از ديگر همسالان خودشان و در مدارس ويژه تحصيل كنند ولي عيب اين روش در اين است كه مدارس كشور ما واجد شرايط مطلوب براي اين گونه كودكان نيست و چنين افرادي خيلي زود به كمبودهاي خود پي مي برند . همكلاسانشان آنها را به بازي نمي گيرند و تمسخر مي كنند و معلمانشان هم بدليل عدم پيشرفت توجهي به آنها نمي كنند و عقده حقارت هم به كمبودها و نارسائيهايشان اضافه مي شود . كودكان ديرآموز از هوشبهر بالاتري نسبت به گروههاي ديگر برخوردارند بيشتر در مدارس عادي تحصيل مي كنند و كمتر اتفاق مي افتد كه به مدارس ويژه نياز داشته باشند .

۲- گـــــــروه تربيت پذير :
اين گروه هوشبهري بين 50-26 دارند و چون توانائيهاي تحصيلي آنها از يك كودك 7 ساله تجاوز نمي كند پس از لحاظ آموزشي در سطح پائينتري قرار گرفته اند و امكانات محدودتري دارند و در مورد اين دسته هدف اين است كه كودك بتواند از خود مراقبت كند و نيازهاي اوليه خود مانند غذا خوردن، لباس پوشيدن، شانه كردن و … را رفع كند. گر چه پيشرفت آموزش در اين كودكان مأيوس كننده است ولي براي اين دسته كلاسهاي ويژه اي در مدارس مخصوص تشكيل مي دهند.

دو نوع آموزش براي كودكان تربيت پذير در نظر گرفته مي شود :

۱- آمــوزش بـــرنامه اي :
روشي است كه مطالب و قسمتهاي مختلف برنامه از ساده به مشكل با نظم و ترتيب معيني تعيين شده اند كه گام به گام اجرا مي شود .

۲- آمـــوزش آزاد و بدون درجــه :
در اين روش براي آموزش از نظر زماني حدي وجود ندارد و كودك هر درسي را ياد گرفت به درس بعدي مي پردازد . در اين روش ، يادگيري به نحو مطلوبتري انجام مي پذيرد .

پيامهاي بهداشتـــي

– آيا مي دانيد در انسان كمبود تغذيه باعث كمبود وزن بچه ، زايمان قبل از موعد و اختلال مغزي مي شود .
– مننژيت ، مننگو ، آنفاليت ها شايعترين علل عقب ماندگي در بين عفونتهاست .
– امروزه با روشهاي بسيار ساده و مخصوص بنام آمينومنتيزيس اختلالات كروموزمي تشخيص داده مي شود .
– مي دانيد بسياري از ناراحتيهاي عصبي و رواني يا حتي عضوي اگر زودتر معالجه شوند با مخارج كم مي شود از پيشرفت آنها جلوگيري كرد .
– اكثر عقب ماندگيها قابل پيشگيري هستند .
– والدين عزيز آيا مي دانيد هوش يك استعداد نسبت بلكه مجموعه استعدادهاست .
– بهترين راه جلوگيري از اتلاف سرمايه هاي اقتصادي و تباهي نيروي انساني جلوگيري از بروز عقب ماندگيهاست .
– اكثر ناسازگاريهاي كودكان زودگذر بوده و با رشد كودك اختلالات ساده رفتاري از بين مي رود .
– آيا مي دانيد عوامل محيطي ( تربيتي فرهنگي – اجتماعي و … ) نقش مهمي در رشد هوش فرزندانيان بازي مي كند .
– كمبودهاي عاطفي مادر و پدر باعث اختلالات شخصيتي ، نارسائي هوشي و ناسازگاريهاي اجتماعي مي شود .
– تاثير جدايي از مادر يا كمبودهاي عاطفي فقط به دوران كودكي محدود نمي شود بلكه مراحل بعدي رشد را نيز در بر مي گيرد .
– پدر و مادر عزيــز به سلامت رواني و جسماني كودك دلبندمان بيشتــر بينديشيم .
– پدران و مادراني كه تحصيلات بهتري دارند يا بهتر تربيت شده اند مي توانند محيط مساعدتري براي رشد كودك فراهم كنند .
– محيط با انگيـــزه هاي بيشتر استعدادهاي ذاتــي كودك را بهتر شكوفا مي سازد.
– آيا مي دانيد با تعداد نفرات اعضاي خانواده نيز در رشد هوش دخيل است .
– آيا مي دانيد تغذيه نامناسب مادر در دوران بارداري و شيردهــي در رشد كودك اثر نامطلوب مي گذارد .
– آيا مي دانيد با سوء تغذيه باعث نقصان تعداد و اندازه سلولهاي مغزي ، آنزيم ، پروتئين در كودك مـي شود .
– مــادر عزيــز آيا مي دانيد با اصلاح تغذيه مي توان آثار سوئ تغذيه داروي رشد مغــزي كودكان به ميزان زياد كاهش داد .
– با جلوگيري از حاملگــي در سنين بالا ( مثلاً‌ بعد از 40 سالگي ) از بيماريهاي زمان بارداري جلوگيري كنيد .
– كودكانــي كه از نظر پيوندهاي عاطفي با مادر يا اطرافيان دچار فقــر شديد بوده اند اكثراً به اختلالات شخصيتــي ، مبتلا مي شوند .
– صبــر و حوصله و مقاومت از شرايط ضــروري و لازمه توفيق درمانـــي است .
– تا جايـــي كه ممكن است با كودك عقب مانده رفتاري مشابه كــودك عادي داشته باشيم .
– اكثــر عقب مانده ها حساس اند و از بي مهـــري يا تحقير اطرافيان و كم استعدادي خود رنج مي برند .
– تشويق و مراقبت و كمك به كــودك عقب مانده استعداد خفته شان را بيدار كرده و موجب پيشرفت آنهــا مي شود .
– كـــودك را آزاد بگذاريد تا خودش به تنهايـــي كارهــايش را انجام دهد .
– راهنمايــي و حمايت از طــرف والدين ضــروري و اساســي است .
– هـرگــز كودك عقب مانده را سرزنش يا احياناً تنبيه نكنيد .
– روان درمانــي براي رفع اختلالات هيجانــي و عاطفــي والدين در رابطه با واقعيت مشكــل فرزندشان لازم و ضــروري است

5/5 - (1 امتیاز)
نت های پیانو نت های ویولن نت های سنتور نت های گیتار

درباره‌ی هانا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *