آخرین خبرها

چون زلف تو ام جانا در عین پریشانی

en1811 300x222 - چون زلف تو ام جانا در عین پریشانیچون زلف تو ام جانا در عین پریشانی
چون باد سحرگاهم در بی سر و سامانی

 

من خاکم و من گردم من اشکم و من دردم
تو مهری و تو نوری تو عشقی و تو جانی

 

خواهم که ترا در بر بنشانم و بنشینم
تا آتش جانم را بنشینی و بنشانی

 

ای شاهد افلاکی در مستی و در پاکی
من چشم ترا مانم تو اشک مرا مانی

 

در سینه سوزانم مستوری و مهجوری
در دیده بیدارم پیدایی و پنهانی

 

من زمزمه عودم تو زمزمه پردازی
من سلسله موجم تو سلسله جنبانی

 

از آتش سودایت دارم من و دارد دل
داغي که نمی بینی دردی که نمی دانی

 

دل با من و جان بی تو نسپاری و بسپارم
کام از تو و تاب از من نستانم و بستانی

 

ای چشم رهی سویت کو چشم رهی جویت ؟
روی از من سر گردان شاید که نگردانی

 

رهی معیری

Rate this post
نت های پیانو نت های ویولن نت های سنتور نت های گیتار

درباره‌ی هانا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *