آخرین خبرها

شعر

شعر و اشعار

فیض نور خداست در دل ما

en5663 310x205 - فیض نور خداست در دل ما

فیض نور خداست در دل ما از دل ماست نور منزل ما نقل ما نقل حرف شیرینش یاد آن روی شمع محفل ما در دل از دوست عقدهٔ مشکل در کف اوست حلّ مشکل ما تخم محنت بسینهٔ ما کشت آنکه مهرش سرشته در گل ما سالها در جوار او بودیم سایهٔ دوست بود منزل ما در محیط فراق افتادیم …

بیشتر بخوانید »

پس از ما تبره روزان روزگاری میشود پیدا

en5669 310x205 - پس از ما تبره روزان روزگاری میشود پیدا

پس از ما تبره روزان روزگاری میشود پیدا قفای هر خزان آخر بهاری میشود پیدا مکش ای طور با افسرده حالان گردن دعوی که در خاکستر ما هم شراری میشود پیدا پس از فرهاد باید قدر این جانسخت دانستن که بعد از روزگاری مرد کاری میشود پیدا من خونین جگر از بسکه با خود داغ او بردم کنی هرجا بخاکم …

بیشتر بخوانید »

کدام باغ که یکروز شوره‌زاری نیست

en5680 310x205 - کدام باغ که یکروز شوره‌زاری نیست

نهال تازه رسی گفت با درختی خشک که از چه روی، ترا هیچ برگ و باری نیست   چرا بدین صفت از آفتاب سوخته‌ای مگر بطرف چمن، آب و آبیاری نیست   شکوفه‌های من از روشنی چو خورشیدند ببرگ و شاخهٔ من، ذرهٔ غباری نیست   چرا ندوخت قبای تو، درزی نوروز چرا بگوش تو، از ژاله گوشواری نیست   …

بیشتر بخوانید »

شعر عاشق شدن پادشاه بر کنیزک رنجور از مولوی

funyy1 300x205 - شعر عاشق شدن پادشاه بر کنیزک رنجور از مولوی

بشنويد اي دوستان اين داستان   خود حقيقت نقد حال ماست آن بود شاهي در زماني پيش ازين  ملک دنيا بودش و هم ملک دين اتفاقا شاه روزي شد سوار با خواص خويش از بهر شکار يک کنيزک ديد شه بر شاه‌راه شد غلام آن کنيزک پادشاه مرغ جانش در قفص چون مي‌طپيد داد مال و آن کنيزک را خريد …

بیشتر بخوانید »

در یاد منی از شفیعی کدکنی

download 3 213x205 - در یاد منی از شفیعی کدکنی

در یادمنی حاجت باغ وچمنم نیست جایی که تو باشی خبر از خویشتنم نیست اشکم که به دنبال تو اواره ی شوقم یارای سفر با تو و رای سفرم نیست این لحظه چو باران فرو ریخته از برگ صد گونه سخن هست و مجال سخنم نیست بدرود تو را انجمنی گرد تو جمع اند بیرون زخودم راه در ان انجمنم نیست …

بیشتر بخوانید »

شعری از مژگان عباسلو

images 31 - شعری از مژگان عباسلو

اندکی غم داشت چشمان تو، حالا بیشتر زندگی با عشق اینطور است: پرتشویش‌تر خویشتن‌داری و این خوب است اما فکر کن روزگاری می‌رسد من با تو قوم و خویش‌تر…! گاه با امواج گیسو، گاه با یک طره مو گاه نیش کوچکی کافی‌ست، گاهی نیش‌تر یک نظر گفتند در اسلام تنها جایز است حیف! با حسرت دلت را می‌شد از این …

بیشتر بخوانید »

دوستت دارم از مهدی فرجی

download 2 - دوستت دارم از مهدی فرجی

دوستت دارم پریشان‌، شانه می‌خواهی چه کار؟ دام بگذاری اسیرم‌، دانه می‌خواهی چه کار؟ تا ابد دور تو می‌گردم‌، بسوزان عشق کن‌ ای که شاعر سوختی‌، پروانه می‌خواهی چه کار؟   مردم از بس شهر را گشتم یکی عاقل نبود راستی تو این همه دیوانه می‌خواهی چه کار؟ مثل من آواره شو از چاردیواری درآ! در دل من قصر داری‌، …

بیشتر بخوانید »

شعر انگاسی از نیما یوشیج

download 1 - شعر انگاسی از نیما یوشیج

سوی شهر آمد آن زن انگاس سیر کردن گرفت از چپ و راست دید ایینه ای فتاده به خاک گفت : حقا که گوهری یکتاست به تماشا چو برگرفت و بدید عکس خود را ، فکند و پوزش خواست که : ببخشید خواهرم ! به خدا من ندانستم این گوهر ز شماست ما همان روستازنیم درست ساده بین ،‌ساده فهم …

بیشتر بخوانید »

یکی بود یکی نبود از احمد شاملو

download 229x205 - یکی بود یکی نبود از احمد شاملو

یکی بود یکی نبود زیر گنبد کبود لخت و عور تنگ غروب سه تا پری نشسه بود. زار و زار گریه می کردن پریا مث ابرای باهار گریه می کردن پریا. گیس شون قد کمون رنگ شبق از کمون بلن ترک از شبق مشکی ترک. روبروشون تو افق شهر غلامای اسیر پشت شون سرد و سیا قلعه افسانه پیر.   …

بیشتر بخوانید »

چه بی تابانه می خواهمت

images1 - چه بی تابانه می خواهمت

چه بی تابانه می خواهم‌ات ای دروی‌ات آزمون تلخ زنده به گوری ! چه بی تابانه تو را طلب می کنم! بر پشت سمندی گویی نو زین که قرارش نیست. و فاصله تجربه‌یی بی‌هوده است.   بوی پیرهن‌ات این جا و اکنون. ــ   کوه ها در فاصله سردند.   دست در کوچه و بستر حضور مـأنوس دست تو را …

بیشتر بخوانید »

شعر عشق از احمد شاملو

images 1 210x205 - شعر عشق از احمد شاملو

زیباترین حرفت را بگو شکنجه ی پنهان ِ سکوت ات را آشکاره کن و هراس مدار از آنکه   ترانه یی بی هوده می خوانید . ــ چرا که ترانه ی ما  ترانه ی بی هوده گی نیست چرا که عشق  حرفی بیهوده نیست .   حتی بگذار آفتاب نیز بر نیاید به خاطر ِ فردای ما اگر  بر ماش …

بیشتر بخوانید »

نه وصلت دیده بودم کاشکی ای گل نه هجرانت

en5651 310x205 - نه وصلت دیده بودم کاشکی ای گل نه هجرانت

نه وصلت دیده بودم کاشکی ای گل نه هجرانت که جانم در جوانی سوخت ای جانم به قربانت تحمل گفتی و من هم که کردم سال‌ها اما چقدر آخر تحمل بلکه یادت رفته پیمانت چو بلبل نغمه‌خوانم تا تو چون گل پاکدامانی حذر از خار دامنگیر کن دستم به دامانت تمنای وصالم نیست عشق من بگیر از من به دردت …

بیشتر بخوانید »

شعر بوی عیدی

en5668 310x205 - شعر بوی عیدی

بوی عیدی بوی توپ بوی کاغذ رنگی بوی تند ماهی دودی وسط سفره ی نو بوی یاس جانمازترمه ی مادربزرگ با اینا زمستونو سر می کنم با اینا خستگی مو درمی کنم شادی شکستن قلک پول وحشت کم شدن سکه ی عیدی از شمردن زیاد بوی اسکناس تا نخورده ی لای کتاب   بااینا زمستون و سر می کنم بااینا …

بیشتر بخوانید »

ای خیال قامتت آه ضعیفان را عصا

en5276 1 310x205 - ای خیال قامتت آه ضعیفان را عصا

ای خیال قامتت آه ضعیفان را عصا بر رخت نظاره‌ها را لغزش از جوش صفا نشئهٔ صدخم شراب‌از چشم‌مستت‌غمزه‌ای خونبهای صد چمن از جلوه‌هایت یک ادا همچوآیینه هزارت چشم حیران رو به‌رو همچوکاکل یک‌جهان جمع‌پریشان درقفا تیغ مژگانت به آب ناز دامن می‌کشد چشم مخمورت به‌خون تاک می‌بندد حنا ابروی مشکینت از بار تغافل‌گشته خم مانده‌زلف سرکشت ز اندیشهٔ دلها …

بیشتر بخوانید »

دلم می خواد از مریم حیدرزاده

images 3 - دلم می خواد از مریم حیدرزاده

دلم می خواد یه چیزی رو بدونی دیگه نه عاشقی نه مهربونی  منم دیگه تصمیمم رو گرفتم اصلا نمی خوام که پیشم بمونی دیشب که داشتم فکرام و می کردم دیدم با تو تلف شده جوونی یه جا یه جمله ی قشنگی دیدم عاشقو باید از خودت برونی چه شعرایی من واسه تو نوشتم تو همه چیز بودی جز آسمونی …

بیشتر بخوانید »

شعر زندگی از مریم حیدرزاده

images 2 183x205 - شعر زندگی از مریم حیدرزاده

زندگي پر از سواله مي دونم رسيدن به تو خياله مي دونم تو ميگي يه روزي مال من ميشي اما موندت محاله مي دونم تو ميگي شبا دعامون مي کني چشمه چات زلاله مي دونم توي آسمون سرنوشت ما ماه کامل مه لاله مي دونم تو ميگي پرنده شيم بريم هوا غصه ما دو تا باله مي دونم چشم من …

بیشتر بخوانید »

شعر اگه تو از پیشم بری

images 5 180x205 - شعر اگه تو از پیشم بری

اگه تو از پيشم بري سر به بيابون مي ذارم هر چي گل شقايقه رو خاك مجنون مي ذارم اگه تو از پيشم بري من خودم و گم مي کنم به عمر تو رو شرمنده حرفاي مردم مي کنم اگه تو از پيشم بري دل رو به دريا مي زنم غرور خورشيد و با برف آرزوها مي شكنم اگه تو …

بیشتر بخوانید »

تولدی دیگر از فروغ فرخزاد

en710 300x205 - تولدی دیگر از فروغ فرخزاد

همهء هستي من آيهء تاريکيست که ترا در خود تکرار کنان به سحرگاهان شکفتن ها و رستن هاي ابدي آه کشيدم ، آه من در اين آيه ترا به درخت و آب و آتش پيوند زدم زندگي شايد يک خيابان درازست که هر روز زني با زنبيلي از آن ميگذرد زندگي شايد ريسمانيست که مردي با آن خود را از …

بیشتر بخوانید »

سرمست شد نگارم بنگر به نرگسانش

en709 300x205 - سرمست شد نگارم بنگر به نرگسانش

سرمست شد نگارم بنگر به نرگسانش مستانه شد حديثش پيچيده شد زبانش گه می فتد از اين سو گه می فتد از آن سو آن کس که مست گردد خود اين بود نشانش چشمش بلای مستان ما را از او مترسان من مستم و نترسم از چوب شحنگانش ای عشق الله الله سرمست شد شهنشه برجه بگير زلفش درکش در …

بیشتر بخوانید »

بر خام جدی ایستاده ام

fu1703 - بر خام جدی ایستاده ام

بر خاک جدی ايستادم و خاک، به‌سانِ يقينی استوار بود. به ستاره شک کردم و ستاره در اشکِ شکِّ من درخشيد. و آن‌گاه به خورشيد شک کردم که ستاره‌گان را هم‌چون کنيزکانِ سپيدرويی در حرم‌خانه‌یِ پُرجلال‌اش نهان‌می‌کرد. ديوارها زندان را محدود می‌کند ديوارها زندان را محدودتر نمی‌کند. ميانِ دو زندان درگاهِ خانه‌یِ تو آستانه‌یِ آزادی است ليکن در آستانه تو …

بیشتر بخوانید »