آخرین خبرها

بیوگرافی سیما تیرانداز

بیوگرافی سیما تیرانداز “

متولد سال ۱۳۴۹ در تهران و کارشناس رشته ادبیات نمایشی از دانشگاه آزاد و کارشناسی ارشد کارگردانی و بازیگری از دانشکده سینما و تئاتر است. او کار خود را با بازی در نقش کوتاهی در فیلم هامون ساخته داریوش مهرجویی آغاز کرد و سپس در فیلم بانو ساخته دیگر این کارگردان به ایفای نقش پرداخت اما “سایه های هجوم” فرصت مناسبی برای هنرنمایی او بود که برای بازی در همین فیلم نامزد جایزه بهترین بازیگر زن از یازدهمین جشنواره فیلم فجر شد. تیرانداز در سریال های آژانس دوستی، حلقه سبز، در چشم باد و ستایش نیز بازی کرده و در سریال دودکش به کارگردانی محمدحسین لطیفی که در ماه رمضان از شبکه اول سیما پخش شد نیز به ایفای نقش پرداخته است. در ادامه، به همین بهانه با او به گفت وگو پرداخته ایم:

sima tirandaz - بیوگرافی سیما تیرانداز
سیما تیرانداز

بیوگرافی سیما تیرانداز

چرا بازیگری؟ از کجا شروع شد؟

من هم مثل همه آدم های دیگری که بازیگری را دوست دارند از کودکی به بازیگری و روی صحنه بودن علاقه داشتم و بعد از آن شرایطی پیش آمد و مسیر زندگی ام گونه ای چیده شد که به سمت کاری که علاقه داشتم پیش رفتم و انگار تقدیرم این بوده است که بازیگر شوم چون تمام پازل های زندگی ام به این شکل چیده شدند و سراغ بازیگری رفتم. در کل به کارهای هنری بسیار علاقه داشتم و در آن زمان در رشته معماری تحصیل می کردم. تا حدودی گرافیک بلد هستم، نقاشی و موسیقی هم هنوز کار می کنم، اما حرفه بازیگری را به عنوان شغل برای خودم انتخاب کردم.

زمانی که کسی چند کار را باهم انجام می دهد پس از مدتی تشخیص می دهد در کدام کار استعداد بیشتری دارد و در کدام کار موفق تر خواهد شد. من جزو آن گروهی بودم که زوری وارد بازیگری نشدم و اگر احساس می کردم در این کار موفق نخواهم شد هیچ وقت این کار را ادامه نمی دادم و قطعا به آن حد از آگاهی رسیده ام که علاقه ام را کنار می گذاشتم سراغ کاری می رفتم که در آن استعداد داشته باشم و به موفقیت برسم.

چند خواهر یا برادر دارید؟

یک خواهر دارم.

کسی از اعضای خانواده تان در این حرفه فعالیت می کند؟

خیر، من و خواهرم کارهای هنری مختلفی انجام می دادیم مثل نقاشی و موسیقی، اما هیچ کدام از اعضای خانواده من در این حرفه نیستند و فقط من اهل بازیگری و هنر صحنه هستم.

تئاتر، سینما یا تلویزیون؟ کدام را بیشتر دوست دارید؟

وقتی کار بازیگری انجام می دهید چه در تلویزیون یا سینما یا تئاتر تفاوتی ندارد مهم کار بازیگری است که انجام می دهید. تکنیک ها با هم تفاوت دارند. هر ۳ مورد را دوست دارم و حتی کار بازیگری در رادیو را هم تجربه کرده ام و به آن علاقه داشتم. به نظر من همه این کار ها بازیگری است و هیچ وقت تفاوتی بین سینما، تلویزیون و تئاتر قائل نشده ام که بگویم کدام را بیشتر دوست دارم و ترجیح می دهم. عده ای از دوستان در اوایل، بازی در تلویزیون را دوست نداشتند، اما مهم زبان برقراری ارتباط است؛ اینکه بدانید در کدام یک چه تکنیک هایی را استفاده کنید. بازیگری تئاتر به همان اندازه ارزشمند است که بازیگری سینما برای من ارزش دارد، اما چون کارم را از تئاتر آغاز کردم و پیش زمینه هنر بازیگری است، برایم ارزش و احترام خاصی دارد.

خیلی از کسانی که وارد این حرفه می شوند بیشتر علاقه دارند معروف شوند و معروف شدن و سوپراستار شدن را به یک بازی خوب و ماندگار ترجیح می دهند ولی در کارهای شما این علاقه دیده نمی شود. درست است ؟

معروف شدن یک اتفاق آنی و زودگذر است. چه در ایران و چه در کشورهای غربی کار خوب خیلی بیشتر ارزش و تاثیر دارد تا معروف بودن. معروفیت یک زمان و تاریخ مصرف دارد و من شخصا به معروفیت اعتقادی ندارم و بازیگر خوب ماندگار است تا معروفیت. مثلا ممکن است کسی در یک فیلم بازی می کند و مدتی معروف شود اما بعد از مدتی هیچ کس او را به خاطر نمی آورد، اما اگر بازیگری خوب باشد و کارش را درست انجام دهد در ذهن همه ماندگار می شود. مردم به دلیل بازی آن بازیگر جذب او می شوند.

نقش هایی که در این سریال ها ایفا کردید خیلی با یکدیگر تفاوت داشت، چرا اینقدر نقش های متفاوتی بازی کردید؟

این متفاوت بودن را دوست دارم. همیشه سعی می کنم کارهای تکراری انجام ندهم و دنبال این هستم که متفاوت کار کنم. برای من حلقه سبز یک تجربه بسیار خوب بود و خوشحال هستم که این شرایط برایم به وجود آمد که بتوانم در نقش های متفاوتی ایفای نقش کنم. ریسک نقش منفی را در ستایش پذیرفتم که نسبت به کارهای قبلی ام متفاوت باشد. تقریبا جزو بازیگران کم کار هستم و سعی می کنم در کارهایم متفاوت باشم.

زمانی که به شما پیشنهاد ایفای نقش در سریال دودکش شد فکر نکردید شاید نقش طنز را خوب بازی نکنید؟

تجربه بازی طنز را در تئاتر داشته ام. همچنین نقشم در فیلم پاداش سکوت رگه های کمی از طنز داشت که برای آن جایزه گرفتم اما تا لحظه ای که خودم را در صفحه تلویزیون و در سریال دودکش ندیدم به شدت استرس داشتم. برایم خیلی مهم بود که تماشاگر من را بپذیرد و توانسته باشم از عهده نقش بر بیایم.

در این ایام سریال ستایش در شبکه آی فیلم نیز در حال پخش بود با فاصله مثلا ۳ یا ۴ ساعت از سریال دودکش، سیما تیرانداز در نقش طنز از این طرف، در سریال ستایش و سیما تیرانداز در نقش منفی، خیلی راحت این دو نقش و این تفاوت پذیرفته شده. رمز موفقیت تان در چه چیزی بوده است؟

نمی دانم. هر جوابی بدهم شاید به نوعی خودستایی باشد. به همین علت ترجیح می دهم به این سوال پاسخ ندهم اما واقعا خوشحال ام که از عهده این کار برآمده ام و این اتفاق افتاده و تماشاگر هر ۲ نقش را پذیرفته است.

آیا پیش بینی می کردید از پس این نقش های متفاوت برآیید؟

همه بازیگران متفاوت بودن را در خود می بینند. اگر از هر بازیگری این سوال را بپرسید پاسخ می دهند این متفاوت بودن را در خودشان می دیدند اما به نظر من ما و همه آدم ها باید در عمل خود را ثابت کنیم و نباید آدم هایی باشیم که تنها صحبت کنیم و در صحبت ها موفق باشیم. حالا که این سوال را از پرسیدید من از تمام آدم هایی که در اطرافم و در زندگی عادی با آنها برخورد دارم و رضایت?شان را می بینم، متوجه می شوم این اتفاق فقط در حرف نبوده و توانسته ام در عمل خود این را ثابت کنم. به نظر من ثابت کردن متفاوت بودن و متفاوت بازی کردن خیلی مهم تر از این است که فقط حرف متفاوت بودن را بزنیم.

سیما تیرانداز به کدام یک از نقش هایی که تا به حال بازی کرده نزدیک تر است و خودش را در آن نقش دیده است؟

به هیچ کدام از نقش ها نزدیک نیستم اما زمانی که در نقشی بازی می کنم قسمت هایی از آن نقش را از خودم وام می گیرم. هر بازیگری زمانی که نقشی را بازی می کند بر اساس خصوصیات خودش نقش را از جهات مختلف به خودش نزدیک می کند تا بتواند شخصیت آن نقش را بسازد. اگر جای من کسی دیگری بازی می کرد قطعا این نقش شکل دیگری به خود می گرفت و این یک موضوع طبیعی است چون ما بازیگران نمی توانیم کامل از خصوصیات خود دور شویم و من هم مثل تمام آدم های دیگر در ذاتم هم خوبی و بدی و هم غم و شادی وجود دارد. من نمی گویم آدم خیلی خوبی نیستم، اما سعی می کنم آدم خوبی باشم و در کل آدم ایده آلیستی هستم و سعی می کنم از نگاه دیگران آدم ایده آلی باشم.

سعی می کنم چیزهایی یاد بگیرم و رشد کنم و نمی توانم بگویم نقشی شبیه من بوده است. شاید بتوانم بگویم متفاوت تر هستم و خیلی خصلت های خاصی ندارم چون بازیگران ناخودآگاه کمی از نقش هایشان تاثیر می گیرند و خصوصیات و اخلاقیات بازیگران بر اساس نقشی که بازی می کنند کمی تغییر می کند بنابراین می توانم بگویم کمی از خصوصیات و اخلاقیات من در نقش هایم وجود داشته است. مثلا در نقش گلبهار در سریال حلقه سبز کار آقای حاتمی کیا، دلسوزی های گلبهار در خودم وجود دارد یا مثلا در سریال ستایش در نقش انیس شاید بخشی از حسادت ها در وجودم باشد. در نقش عفت در سریال دودکش حس همراه بودن در من وجود دارد. در همه این نقش ها هر کدام از خصوصیات در ذات آدم ها وجود دارد. هیچ کس نمی تواند بگوید اصلا حسادت نمی کند اما بعضی از آدم ها سعی می کنند این خصلت را کنترل کنند و شکل هایش با هم متفاوت است. مثلا نمی توانم بگویم آدم حسودی نیستم. سعی می کنم این حسادت در من به شکل رقابت خودش را بروز دهد تا باعث شود این حس سالم تر باشد و هیچ کسی نمی تواند بگوید صددرصد خوب و کامل است.

در سریال دودکش نقش عفت، مهربان و دلسوز و همراه است و سعی می کند مشکلات را بپوشاند. عفت چقدر به شخصیت شما نزدیک است؟

همه آدم ها تلاش می کنند تصویر خوبی از خود بسازند حتی در ذهن شان. من هیچ وقت این کار را انجام نمی دهم. هیچ کس خوب مطلق نیست. کسی را به صفت خوب می شناسیم که نسبت خوبی هایش به بدی هایش بیشتر باشد. می توانم ادعا کنم خوبی هایم نسبت به بدی هایم بیشتر است، اما نمی توانم ادعا کنم خیلی به آن نقش شبیه هستم. خیلی از آدم ها این حرف را می زنند و شاید خوشایند هر کسی باشد که بگوید آدم خوب و همراهی هستم و خیلی از خود تعریف کند.

هر کدام از ما در زندگی تا حدی این کار را انجام می دهیم. در این حد که مشکلات خود و زندگی را سرپوش بگذاریم. همه ما قوانین زندگی مشترک را می دانیم و سعی می کنیم این اتفاق در زندگی رخ دهد. آدم های کمی هستند که خودخواهی و بدی هایشان به خوبی هایشان غالب می شود. در زندگی شخصی سعی می کنم همراه، دلسوز و مهربان باشم.

تا به حال در رودربایستی قرار گرفته اید که نقشی را قبول کنید برای اینکه از شما دلگیر و ناراحت نشوند؟

نه تا به حال این اتفاق نیفتاده است. حتی اگر از من ناراحت شوند. من خیلی آدم منطقی ای هستم و اصلا نمی توانم چیزی را از روی احساسات بپذیرم. در کل با احساسات عمل نمی کنم. اگر نخواهم کاری را انجام دهم با دلیل توضیح می دهم و اگر کسی منطق داشته باشد، قطعا می پذیرد.

حتی اگر دستمزد خیلی خوبی به شما پیشنهاد شود؟

من دستمزد خیلی خوبی را رد کردم زیرا احساس کردم شاید حضورم در کار خوب نباشد و حاضر نشدم آن کار را انجام دهم.

پسرتان رایان چند ساله است؟

۶ ساله.

آیا دوست دارید وارد این حرفه شود؟

رایان را تشویق می کنم در کاری قدم بردارد که در آن استعداد دارد. ترجیح می دهم یک مکانیک خوب باشد تا اینکه یک پزشک ناموفق شود.

اگر بخواهد وارد این حرفه شود تشویقش می کنید یا بیشتر سعی می کنید مانعش شوید؟

هیچ وقت نمی توانم راجع به کسی تصمیم بگیرم. اگر حس کنم در این حرفه موفق است حتما تشویقش می کنم و پشتیبانش خواهم بود. در کاری که احساس کنم موفق می شود قطعا از او حمایت می کنم. در کار و انتخاب شغلی کمکش می کنم که بتواند در آن موفق شود.

پس بیشتر به انتخاب خودش احترام می گذارید؟

به هر حال پسرم هم فردی است مثل بقیه و باید برای زندگی خودش تصمیم بگیرد و به خودم اجازه نمی دهم در تصمیماتش دخالت کنم.

Rate this post
نت های پیانو نت های ویولن نت های سنتور نت های گیتار

درباره‌ی Vahid Ezati

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *