آخرین خبرها

بایگانی/آرشیو برچسب ها : عاشقانه

شعر سیاه از حسین پناهی

fu1870 211x205 - شعر سیاه از حسین پناهی

خب ..آره که خیابونا و بارونا و میدونا و آسمونا ارث بابامه واسه همینه که از بوق سگ تا دین روز این کله پوکو میگیرم بالا و از بی سیگاری میزنم زیر آواز و اینقدر میخونم تا این گلوی وا مونده وا بمونه…. تا که شب بشه و بچپم تو یه چار دیواری حلبی که عمو بارون رو طاقش عشق …

بیشتر بخوانید »

سر خجلت بزیر از روی آن آیینه رو دارم

en5966 310x205 - سر خجلت بزیر از روی آن آیینه رو دارم

سر خجلت بزیر از روی آن آیینه رو دارم گنهکارم ولیکن چشم بخشایش ازو دارم دلم زین آرزو خون شد که جان در پایت افشانم برفتی از برم اما هنوز این آرزو دارم ز بیم آنکه بیدردی نظر بر اشکم اندازد چو مینا گریه پنهان خود را در گلو دارم شکستم ناله را در سینه هرچند از پریشانی هزاران نغمه …

بیشتر بخوانید »

روزی که نگاهم به تو نسرین بدن افتد

en5976 310x205 - روزی که نگاهم به تو نسرین بدن افتد

روزی که نگاهم به تو نسرین بدن افتد گلهای گلستان همه از چشم من افتد گر باد کند زلف به روی تو پریشان صد دسته ی سنبل به سر نسترن افتد اندر شکن زلف تو نالد دل زارم چون مرغ غریبی که به یاد وطن افتد ترسم نگرد دیده ی نرگس به رخ یار از رشک نخواهم گذرش در چمن …

بیشتر بخوانید »

خراب از باد پائيز خمارانگيز تهرانم

en5750 310x205 - خراب از باد پائيز خمارانگيز تهرانم

خراب از باد پائيز خمارانگيز تهرانم خمار آن بهار شوخ و شهر آشوب شمرانم خدايا خاطرات سرکش يک عمر شيدايي گرفته در دماغي خسته چون خوابي پريشانم خيال رفتگان شب تا سحر در جانم آويزد خدايا اين شب آويزان چه مي خواهند از جانم پريشان يادگاريهاي بر بادند و مي پيچند به گلزار خزان عمر چون رگبار بارانم خزان هم …

بیشتر بخوانید »

غم بگذرد از من چو به من برگذری تو

he3527 310x205 - غم بگذرد از من چو به من برگذری تو

غم بگذرد از من چو به من برگذری تو آن لحظه شوم شاد که در من نگری تو از نازکی پای تو ای یار دل من رنجه شود ار سوسن و نسرین سپری تو وین دیده روشن چو من از بهر تو خواهم خواهم که بدین دیده روشن گذری تو ای ناز جهان پیرهنی دوختی از ناز بیمست که این …

بیشتر بخوانید »

چه باشد عاشقی از بابا فغانی شیرازی

en5641 310x205 - چه باشد عاشقی از بابا فغانی شیرازی

چه باشد عاشقی؟خود را به غمها مبتلا کردن به صد خون جگر بیگانه ای را آشنا کردن چه حاصل زینهمه افسانه ی مهر و وفا یارب چو نتوان در دل سنگین او یک ذره جا کردن اگر صد سال افتم چون گدایان بر سر راهش هم او دشنام خواهد داد و من خواهم دعا کردن من و دردی بروی درد …

بیشتر بخوانید »

مشتاقي و صبوري از حد گذشت يارا

en5631 300x205 - مشتاقي و صبوري از حد گذشت يارا

مشتاقي و صبوري از حد گذشت يارا گر تو شکيب داري طاقت نماند ما را باري به چشم احسان در حال ما نظر کن کز خوان پادشاهان راحت بود گدا را سلطان که خشم گيرد بر بندگان حضرت حکمش رسد وليکن حدي بود جفا را من بي تو زندگاني خود را نمي‌پسندم کسايشي نباشد بي دوستان بقا را چون تشنه …

بیشتر بخوانید »

دلم می خواد از مریم حیدرزاده

images 3 - دلم می خواد از مریم حیدرزاده

دلم می خواد یه چیزی رو بدونی دیگه نه عاشقی نه مهربونی  منم دیگه تصمیمم رو گرفتم اصلا نمی خوام که پیشم بمونی دیشب که داشتم فکرام و می کردم دیدم با تو تلف شده جوونی یه جا یه جمله ی قشنگی دیدم عاشقو باید از خودت برونی چه شعرایی من واسه تو نوشتم تو همه چیز بودی جز آسمونی …

بیشتر بخوانید »

شعر زندگی از مریم حیدرزاده

images 2 183x205 - شعر زندگی از مریم حیدرزاده

زندگي پر از سواله مي دونم رسيدن به تو خياله مي دونم تو ميگي يه روزي مال من ميشي اما موندت محاله مي دونم تو ميگي شبا دعامون مي کني چشمه چات زلاله مي دونم توي آسمون سرنوشت ما ماه کامل مه لاله مي دونم تو ميگي پرنده شيم بريم هوا غصه ما دو تا باله مي دونم چشم من …

بیشتر بخوانید »

شعر اگه تو از پیشم بری

images 5 180x205 - شعر اگه تو از پیشم بری

اگه تو از پيشم بري سر به بيابون مي ذارم هر چي گل شقايقه رو خاك مجنون مي ذارم اگه تو از پيشم بري من خودم و گم مي کنم به عمر تو رو شرمنده حرفاي مردم مي کنم اگه تو از پيشم بري دل رو به دريا مي زنم غرور خورشيد و با برف آرزوها مي شكنم اگه تو …

بیشتر بخوانید »

تولدی دیگر از فروغ فرخزاد

en710 300x205 - تولدی دیگر از فروغ فرخزاد

همهء هستي من آيهء تاريکيست که ترا در خود تکرار کنان به سحرگاهان شکفتن ها و رستن هاي ابدي آه کشيدم ، آه من در اين آيه ترا به درخت و آب و آتش پيوند زدم زندگي شايد يک خيابان درازست که هر روز زني با زنبيلي از آن ميگذرد زندگي شايد ريسمانيست که مردي با آن خود را از …

بیشتر بخوانید »

شب و هوس از فروغ فرخزاد

fu1700 - شب و هوس از فروغ فرخزاد

در انتظار خوابم و صد افسوس   خوابم به چشم باز نميآيد   اندوهگين و غمزده مي گويم   شايد ز روي ناز نمي آيد   چون سايه گشته خواب و نمي افتد   در دامهاي روشن چشمانم   مي خواند آن نهفته نامعلوم   در ضربه هاي نبض پريشانم   مغروق اين جواني معصوم   مغروق لحظه هاي فراموشي …

بیشتر بخوانید »

عشق چه زیبا بود اگر

fu1694 - عشق چه زیبا بود اگر

عشق ؛چه زیبا بود اگر با تو بود. عشق ؛چه زیبا بود اگر فقط یکبار، فقط یکبار در چشمانت نشانی از آن می دیدم. عشق ؛چه زیبا بود اگر تنها قلبت برای من میتپید. عشق ؛چه زیبا بود اگر دستانت گرمی میداد به دستانم. عشق ؛چه زیبا بود اگر طنین صدای زیبایت در گوشم یک بار دیگر می پیچید. عشق …

بیشتر بخوانید »

سلام ای بی وفا ای بی ترحم

en5106 310x205 - سلام ای بی وفا ای بی ترحم

سلام اي بي وفا،اي بي ترحم سلام اي خنجرحرفاي مردم   سلام اي آشنابا رنگ خونم سلام اي دشمن زيباي جونم   بازم نامه ميدم با سطر قرمز آخه اين بارشده من با تو هرگز   نمي خوام حالتو حتي بدونم تعجب مي كني آره همونم   هموني كه زموني قلبشو باخت همون كه از تو يك بت، يك خدا …

بیشتر بخوانید »

چند شعر عاشقانه از سهراب سپهری

en1154 300x205 - چند شعر عاشقانه از سهراب سپهری

دروگران پگاه پنجره را به پهنای جهان می گشایم: جاده تهی است. درخت گرانبار شب است. نمی لرزد ، آب از رفتن خسته است : تو نیستی ، نوسان نیست تو نیستی ، و تپیدن گردابی است تو نیستی ، و غریو رودها گویا نیست ، و دره ها ناخواناست می آیی :‌ شب از چهره ها بر می خیزد …

بیشتر بخوانید »

چون زلف تو ام جانا در عین پریشانی

en1811 310x205 - چون زلف تو ام جانا در عین پریشانی

چون زلف تو ام جانا در عین پریشانی چون باد سحرگاهم در بی سر و سامانی   من خاکم و من گردم من اشکم و من دردم تو مهری و تو نوری تو عشقی و تو جانی   خواهم که ترا در بر بنشانم و بنشینم تا آتش جانم را بنشینی و بنشانی   ای شاهد افلاکی در مستی و …

بیشتر بخوانید »

از تو دورم من و دیوانه و مدهوش توام

en1807 310x205 - از تو دورم من و دیوانه و مدهوش توام

 از تو دورم من و دیوانه و مدهوش توام آنچنان محو تو گشتم که در آغوش توام یکدم از دل نبرم یاد دلاویز تورا گرچه چون عشق ز دل رفته فراموش توام نگه گرمم و در چشم سخنگوی توام هوس بوسه ام و در لب خاموش توام همچو اشکی که ز جان ریخته در دامن تو چون صدایی که ز …

بیشتر بخوانید »

میتوان برداشت دل از خویش

en5726 310x205 - میتوان برداشت دل از خویش

میتوان برداشت دل از خویش و شد از جان جدا لیک مشکل میتوان شد از بر یاران جدا صحبت یاران خوشست و الفت یاران خوشست این دو با هم یارباید این جدائی آن جدا یار کلفت دیگرست و یار الفت دیگرست صحبت آنان جدا و صحبت اینان جدا صحبت آنان قرین خواندن تبت ید است صحبت اینان نشد از معنی …

بیشتر بخوانید »

من او را دوست می دارم

en58551 310x205 - من او را دوست می دارم

و این روزها کمی دلتنگ و بی تابی و من دلشوره می گیرم و از فرط همین طوفان کمی بی خواب… کمی افسردگی دارم و حالم را کسی اصلا نپرسیده آهای مردم کسی از حال من اینجا خبر دارد ؟! ولی روزهای پیش از این به هر شخصی که جویا شد از احوالم نوشتم : خوب باشد خوب خوبم ، …

بیشتر بخوانید »

شعر دلبر از قلمزن

en5876 310x205 - شعر دلبر از قلمزن

دلبری دارم که بس ابرو کمانی میکند دائما دعوت مرا بر نغمه خوانی می کند تا که غافل میشوم از او زند یک سلمه ای خواهدم لیکن کرشمه آنچنانی میکند گاه و بیگاه ام چو می بیند سمج بر درگه اش دامنم پر از کرم ، در یمانی می کند باو جودی که نمی خواهد دمی غافل مرا گاه گاهی …

بیشتر بخوانید »