ای غنچه ی خندان چرا خون در دل ما می کنی خاری به خود می بندی و ما را ز سر وا می کنی از تیر کج تابی تو، آخر کمان شد قامتم کاخت نگون باد ای فلک با ما چه بد تا می کنی ای شمع رقصان با نسیم آتش مزن پروانه را با دوست هم رحمی چو با …
بیشتر بخوانید »ای غنچه ی خندان چرا خون در دل ما می کنی خاری به خود می بندی و ما را ز سر وا می کنی از تیر کج تابی تو، آخر کمان شد قامتم کاخت نگون باد ای فلک با ما چه بد تا می کنی ای شمع رقصان با نسیم آتش مزن پروانه را با دوست هم رحمی چو با …
بیشتر بخوانید »