همیشه دوست داشتم بهت سلام کنم باهات حرف بزنم روبه روت بشینم بغلت کنم طوری که همه ی وجودت راحس کنم هرچی فکرمی کنم حرفی یا سخنی پیداکنم که لایقت باشد نمی شد اخه همه چیزدر برابرت ضعیف وکوچک است چیزی جزاینکه بگم خداجون خودتو میخوام و دوستت دارم چیزدیگه ای به نظرم نمیاد ای معبود من ای معشوقه ی …
بیشتر بخوانید »بایگانی/آرشیو برچسب ها : بهشت
دل نوشته های حسین پناهی
*اینجا در دنیای من گرگ ها هم افسردگی مفرط گرفته اند* *دیگر گوسفند نمیدرند**به نی چوپان دل میسپارند و گریه میکنند… * *
بیشتر بخوانید »