بر خاک جدی ايستادم و خاک، بهسانِ يقينی استوار بود. به ستاره شک کردم و ستاره در اشکِ شکِّ من درخشيد. و آنگاه به خورشيد شک کردم که ستارهگان را همچون کنيزکانِ سپيدرويی در حرمخانهیِ پُرجلالاش نهانمیکرد. ديوارها زندان را محدود میکند ديوارها زندان را محدودتر نمیکند. ميانِ دو زندان درگاهِ خانهیِ تو آستانهیِ آزادی است ليکن در آستانه تو …
بیشتر بخوانید »بایگانی/آرشیو برچسب ها : شاملو
شعری زیبا از شاملو
لمسِ تن تو شهوت است و گناه حتی اگر خدا عقدمان را ببندد داغیِ لبت ، جهنم من است حتی اگر فرشتگان سرود نیکبختی بخوانند هم آغوشی با تو ، هم خوابگیِ چرک آلودی ست حتی اگر خانه ی خدا خوابگاهمان باشد… فرزندمان، حرام نطفه ترین کودک زمین است حتی اگر تو مریم باشی و من روح القدس خاتون من …
بیشتر بخوانید »فقط برای تو
كاش قلبم درد پنهاني نداشت / چهره ام هرگز پريشاني نداشت كاش برگه هاي آخر تقويم عشق/ خبر از يك روز باراني نداشت
بیشتر بخوانید »عشق عمومی شاملو بهمراه دانلود دکلمه
اشک رازيست لبخند رازيست عشق رازيست اشک آن شب لبخند عشقم بود قصه نيستم که بگويي نغمه نيستم که بخواني صدا نيستم که بشنوي يا چيزي چنان که ببيني يا چيزي چنان که بداني… من درد مشترکم مرا فرياد کن. درخت با جنگل سخن مي گويد علف با صحرا ستاره با کهکشان و من با تو سخن مي گويم نامت …
بیشتر بخوانید »منم معشوق زیبایت
منم پروردگارت خالقت از ذره اي ناچيز
بیشتر بخوانید »