چنین می گفت شاگردی به مکتب که این مکتب چه تاریکست یا رب نباشد جز همان تاریک دیوار همان لوح سیاه تیره و تار همان درس و همان بحث مبین همان تکلیف و آن جای معین همیشه این کتاب و این قلمدان همین دفتر که دو پیش است و دیوان نشاید خواند این را زندگانی کسالت …
بیشتر بخوانید »