آخرین خبرها

بایگانی/آرشیو برچسب ها : صبح

شعر صبح از یدالله رویایی

227x205 - شعر صبح از یدالله رویایی

جرس از همهمه افتاد كه باز كاروان افتد در راه درنگ نای آوازگر پیك خروس به هر آن دور طنین داد چو زنگ شب سپیدی زد و چون مار گریخت روز ماری گشت آغوش گشود قطره قطره همه دنیای وجود ریخت در دامن این مار كبود ریخت بر خاك همه اختركان خاك رخساره دگر بگرفت سایه های دشت از هم …

بیشتر بخوانید »