زني را مي شناسم من که شوق بال و پر دارد ولي از بس که پر شور است دو صد بيم از سفر دارد * زني را مي شناسم من که در يک گوشه ي خانه ميان شستن و پختن درون آشپزخانه * سرود عشق مي خواند نگاهش ساده و تنهاست صدايش خسته و محزون اميدش در ته فرداست * …
بیشتر بخوانید »