شعر برای بچه ها

شعر برای بچه ها –

توپ سفید

توپ سفیدم قشنگی و نازی

حالا من می خوام برم به بازی

بازی چه خوبه با بچه های خوب

بازی می کنم با یه دونه توپ

چون پرت می کنم توپ سفیدم را

از جا می پره میره تو هوا

قل قل می خوره تو زمین ورزش

یک و دو و سه و چهار و پنج و شش

دریا

آرام و شادابی بسیار زیبایی

پهناور و آبی به به تو دریایی

من در خیال خود با قایقی زیبا

سوی تو می آیم سوی تو ای دریا

مهربانتر از مادر

مهربانتر از مادر، مهربانتر از بابا

مهربانتر از آبی با تمام ماهیها

مهربانتر از گلها با دو بال پروانه

مهربانتر از باران با درخت و با دانه

مهربانتر از خورشید با گل و زمینی تو

تو خدای ما هستی، مهربانترینی تو

خرگوش ناز

خرگوش من چه نازه گوشاش خیلی درازه

می خوره برگ کاهو می دوه مثل آهو

چون ناخوناش درازه به پنجه هاش می نازه

پاشو پاشو کوچولو

پاشو پاشو کوچولو از پنجره نگاه کن

با چشمای قشنگت به منظره نگاه کن

نگا اون دور دورا خورشید تابیده در آسمان

یک رشته کوه پایین تر پایین ترش درختان

نگا اون دور دورا پرنده ای می پرد

شاید برای بلبل از گل خبر می برد

مورچه

اتل متل یه مورچه قدم گذاشت تو کوچه

اومد یه کفش ولگرد پای اونو لگد کرد

مورچه پاشکسته راه نمیره نشسته با برگی پاشو بسته

نمی تونه کار کنه دونه ها رو بار کنه تو لونه انبار کنه

مورچه جونم تو ماهی عیب نداره سیاهی خوب بشه پات الهی

ایام هفته

شنبه شروع هفته ست روز تلاش و کاره

یکشنبه و دوشنبه هرکسی کاری داره

سه سه سه شنبه روز میون هفته ست

وقتی که چهارشنبه شد روز سه شنبه رفته ست

چه خوبه پنج شنبه ها دوستش دارن بچه ها

شبش رو خوب می خوابن به انتظار فردا

وقتی رسید به جمعه هفته دیگه تمومه

هرکسی خوش نباش هفته اون حرومه

اتل متل توتوله

اتل متل توتوله گاو حسن چه جوره نه شیر د اره نه پستون

گاوشو بردن هندستون یک زن کردی بستون

اسمشو بذار عم قزی دور کلاش قرمزی

هاچین و واچین یه پاتو ورچین

انقازه و منقازه

انقازه و منقازه بشکن دم دروازه

دروازه نگین داره قفل عنبرین داره

قورباغه میگه من زرگرم طوق طلا به گردنم

خبر بدین به مادرم گل بیاره برادرم

فولکلوریک

توپ

یه توپ دارم قلقلیه سرخ و سفید وآبیه

میزنم زمین هوا میره نمی دونی تا کجا میره

من این توپ رو نداشتم مشقامو خوب نوشتم

بابام بهم عیدی داد یه توپ قلقلی داد

کلاه

کلاه من قشنگه قشنگ و رنگارنگه

نی می زنم برقصین از این کلام نترسین

دبستان

امید رفته دبستان با پیرهن تابستان

تب کرده وخوابیده حرف مامان نشنیده

سلا م سلام(1)

سلا م سلام بچه ها چطوره حال شما

خوب شد شما رو دیدم به مدرسه رسیدم

مدرسه جای درسه بچه نباد بترسه

سلا م سلام(2)

سلا م سلام بچه ها چطوره حال شما

هستیم خوشحال و خندان چون گلهای گلستان

سلام به تو ای عزیز چه خوشگلی و تمیز

خرگوش ناز

خرگوش نازي داشتم خيلي دوستش مي داشتم

خرگوش جونم تو ماهي فدات بشم اللهي

روباه اومد و بردش سر پا نشست و خوردش

روباه باغ بالا پات بشكنه ايشاالله

بگين ايشاالله ايشاالله