هنر موسيقي لااقل براي سه هزار سال در هندوستان رواج داشته است. سرود خواني يکي از ارکان اساسي شعاير ودائي است و اشاراتي در نوشتهاي متأخر ودائي در کتب مقدس دين بودا نشان ميدهد که
موسيقي قبل از آغاز دوره مسيحيت، به صورت يک هنر غير ديني در هندوستان رونق داشته است.
اوج ترقي آن را شايد بتوان به دوران پادشاهي گوپاتها(Gupats) از قرن چهارم تا ششم ميلادي ـ نسبت داد. اين دوره ، عصر طلايي ادبيات سانسکريت بود که با پيدايش نمايشنامه کاليداس (Kalidasa) به دوره اعتلاي خود رسيد ؛ و رساله عظيم و تاريخي بهارتا (Bahata) درباره نظريه موسيقي و داستان نويسي را به همين دوره نسبت دادهاند. هنر موسيقي در زمان حاضر ، زاده مستقيم اين مکاتب قديم است که شيوهها و تعاليم آن با شرح و بسط ، در اصناف موسيقي دانان ، بطور ارثي بما رسيده است. کلمات يک ترانه ممکن است در هر عصر و زماني سروده باشد ولي زمينه آهنگ آن ، بطور شفاهي و سينه به سينه از استاد به شاگرد انتقال يافته است و اساساً قديمي است. هندوستان ، در اينجا هم مانند زندگي خود و هنرهاي ديگر خود ، يک چشم انداز شگفتآور از يک آگاهي زنده و بيدار نسبت به دنياي قديم ، با ميدان وسيعي از احساسات و تجارب دروني برما عرضه ميکند که به ندرت در دسترس کساني است که در کارهاي توليدي و ماشيني راه افراط را پيمودهاند و عدم تأمين اقتصادي نابسامانيهاي نظام اجتماعي که مبتني بر رقابت است آنها را به وحشت انداخته است. هنر موسيقي در هندوستان فقط در تحت حمايت و توجه دقيق و در جو و محيط خاص خود وجود دارد و با هر آنچه که در فرادهش موسيقي اروپائي قديميتر و اصيلتر است برابري ميکند. آن موسيقي بزمي و مجلسي يک جامعه اشراقي است که در آن حامي و مشوق موسيقي براي سرگرمي خود و براي سرور و شادماني محفل دوستان خود ،از موسيقيدانان نگهداري ميکند ؛ و يا آن موسيقي معابد و پرستشگاهها است که درآنجا موسيقيدان بنده پروردگار است. در هند ، کنسرت عمومي شناخته نيست و معاش شخص هنرمند متکي به استعداد و ارده براي سرگرم کردن توده مردم نيست. بعبارت ديگر موسيقيدان مورد توجه است و از او حمايت ميشود. در اين شرايط او هيچ داعيه و انگيزهاي جز موسيقي دانستن ندارد. تربيت او در کودکي آغاز ميشود و هنر او به صورت يک حرفه ادامه مييابد. تمدنهاي آسيا هرگز به شخص متفنن بياستعداد فرصت و مجال بروز و جلوه نبوغ را که در اروپا و آمريکا براي آن اهميت زيادي قائل هستند، نميدهند. هنر هرگز به خاطر رسيدن به يک هدف اجتماعي آموخته نميشود. از يک سو موسيقيدان حرفهاي است که در هنر سنتي تبحر و مهارت دارد و از سوي ديگر توده عوام. پرورش ذوق موسيقي در توده مردم عبارت است از نيست که همه کس موسيقيدان بشود. بلکه عبارت از پي بردن به قدر و ارزش ذاتي موسيقي و احترام نسبت به آن است. در موسيقي هندي براي آواز خواني ، انسان بايد حتماً هنرمند باشد. اين اعتراض ظاهراًمنعکس کننده عدم موافقت جوامع غربي با هر دو گونه تفوق و برتري است. بلکه صحيحتر آن است که بگوييم که مستمع براي جوابگويي در برابر هنر موسيقي بايد خود داراي هنر ذاتي باشد و اين امر کاملاً با نظريات زيبايي شناسي هندي همآهنگي دارد. موسيقيدان هندي داراي يک عده مستمع نمونه است که از حيث فن هنر بسيار نکته سنج و نقاد هستند ولي نسبت به توليد صدا چندان اهميتي نميدهند. مستمع هندي بيشتر به خود آهنگ گوش ميکند تا به نحوه خواندن آن آهنگ. کساني که داراي ذوق موسيقي هستند با نيروي تخيل و احساس و هيجان خود ، اجراي آهنگ را کامل ميکنند. در اين شرايط موسيقي واقعي بهتر شنيده ميسود تا جايي که زيبايي حسي صدا را شرط لازم و کافي قرار دهند. همانطور که بهترين پيکرتراشي آن است که اصوليتر است و نه آنکه صرفاً ملايم طبع ماست و ما استواري و اصالت را به زيبايي ظاهر ترجيح ميدهيم . آن مثل فقر ظاهري خداوند است که بوسيله آن عظمت و جلال و کبرياي او بطور آشکار تجلي ميکند. با وجود اين صداي خواننده هندي گهگاه داراي زيبايي دروني و عظمت ذاتي است و گاه با زيرکي و مهارت خاص مورد استفاده قرار ميگيرد ولي برخلاف موسيقي اروپايي ، در هند هيچ وقت صدا تنها معيار سنجش ارزش يک خواننده نيست. از آنجا که موسيقي سنتي هند در کتاب ضبط نشده است و جز در مواردي نظري نميتوان آن را از کتاب آموخت تنها راه براي اينکه بيگانگان بتوانند آن را فراگيرند اين است که بين خود و معلمين هندي آن ارتباط خاص استاد و شاگرد را که از مميزات تعليم و تربيت هند در تمام مراحل آن است ، برقرار کنند. شاگرد بايد به معناي دروني موسيقي راه برد و بايد بسياري از عادات و آداب و رسوم صوري زندگي هندي را فرا گيرد و مطالعه او بايد آن قدر ادامه يابد تا بتواند آهنگها را در تحت شرايط موسيقي هندي که مورد قبول و دلخواه شنوندگان خبره و کارآزموده باد ، فيالبداهه بنوازد. او نه تنها بايد واجد قوه تخيل يک هنرمند باشد بلکه همينطور بايد داراي حافظهاي قوي و روشن و گوشي حساس در برابر نوسانات بسيار ظريف آهنگ باشد.