آخرین خبرها

چند شعر کودکانه

چند شعر کودکانه – مجموعه ای از چند شعر کودکانه برای سر گرم کردن کودکان در سایت ی تیل قرار داده ایم . مربیان گرامی و زحمت کش مهد کودک هم می توانند از این اشعار برای اموزش دادن به گلهای زندگی استفاده نمایند.

مهد کودک - چند شعر کودکانه

شعر شیر :

شیر تا بخوای مفیده مانند برف سفیده

کاملتر از این غذا کسی تا حالا ندیده

شیر بخوری سیر می شی قوی مثل شیر می شی

اگه هر روز بنوشی هرگز مریض نمی شی

مامان

مامان خوبی دارم خیلی دوسش می دارم

مامان جونم چه ماهی قربونت بشم الهی

مامان بالابالا خیر ببینی ایشاء ا…

اگه گفتی چی چی پر؟ دعوا پر رنج مامان جونم پر اخم بابا جونم پر

تمساح:

تمساح سبز گنده با چشمای قلنبه

می ترسم از هیکلش یه وقت نشی نزدیکش

فیل:

فیل کوچولو می خنده چقد خوشحال و شاده

مامان فیله با حرطومش اونو گرفته بغلش

لاکپشت

لاکپشت ناز کوچک می خنده اون شیطونک

اگه بری شکارش قایم میشه تو لاکش

حلزون:

حلزون ریزه میزه روشاخه ها می شینه

آروم آروم راه میره گاهی تو لاکش میره

چلچله

چلچله خوش اواز رسیده وقت پرواز

بالهاتو باز کن از هم نبینی غصه و غم

ذرت

ذرت خوشمزه دیگه رسیده دونه های زرد اونو کی دیده

روی سرش یه تاج پر مو داره دونه های درشت خوش بو داره

پروانه

پروانه ها قشنگن خیلی خوش آب ورنگن

بالهای اون لطیفه دستای اون ظریفه

ماهی:

من یه دونه ماهیم تودریای آبیم

پولک دارم روی تن باله دارم رو بدن

باباله و با دنبم راه میرم و می جنبم

بدون آب می میرم تو تنگ آب اسیرم

قورباغه

قورباغه سبزم من خال خال دارم رو بدن

هم شش دارم هم آبشش روزگارم با آن خوش

هم تو آبم هم خشکی کار ندارم ب هیشکی

زبون من درازه اونه که چاره سازه

وقتی گرسنم میشه با اون می گیرم پشه

بارون

بارون میاد جر و جر وجر می کوبه به در تق و تق و تق

جر و جر و جر می کنه باغچه  رو تر میکنه

دونه صداشو می شنوه صدای پاشو میشنوه

خیس میشه باز دست و پاهاش میاد بیرون یواش یواش

کبوتر

کبوتر ناز من تنها نشسته دلش پر ازغم شده بالش شکسته

مامان مهربونم بالشو بسته

کبوتر ناز من خوبشی الهی دوباره پرواز کنی تو کهکشونها

بستنی

دویدم و دویدم به بستنی رسیدم گفتم بیا گفت نمیام یه پول کاغذی می خوا

این پول آهنی کمه برای بستنی کمه آهای پول کجایین از این طرف بیایین

این بستنی گرونه برای دیگرونه

صندلی

دویدم ودویدم به صندلی رسیدم

گفتم چه اسب خوبی با چهار تا پای خوبی

باید برم کنارش فوری بشم سوارش

پوتکاه و پوتکا بکنم پایین و بالا بکنم

صندلی گفت نه نمیخوام کنده میشه دست و پاهام

اگه مامانم ببینه دمتو با قیچی می چینه

معنی سوره کوثر:

یه روزی روزگاری آدمای خیلی بد رسولو اذیت کردن گفتن که ای محمد

بی پسر و بی یاور تویی تنها وابتر خدا جوابشون داد این آیه رو نشون داد

هر کسی گفته ابتر خودش میشه بی یاور ما به تو هدیه دادیم زهرا که بهترینه

ما به تو هدیه دادیم کوثر که بهترینه

عروسک

عروسک قشنگ من قرمز پوشیده/ تو رختخواب مخمل آبیش خوابیده

مامان یه روز رفته بازار اونو خریده/ قشنگتر از عروسکم هیچکس ندیده

عروسک من چشماتو باز کن/وقتی که شب شد اونوقت لالاکن

بیا بریم توی حیاط بامن بازی کن /توپ بازی و گل بازی و طناب بازی کن

2.2/5 - (4 امتیاز)
نت های پیانو نت های ویولن نت های سنتور نت های گیتار

درباره‌ی Vahid Ezati

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *