10 نکته درباره ی زندگی بتهوون که لازمه بدونیم
لودویگ فان بتهوون آهنگساز مشهور آلمانی قرن هیجده و نوزده میلادی
که آثار قابل توجهی در زمینه ی موسیقی از خودش به جا گذاشته زندگی پر رمز و رازی داشت.
یکی از رازهای زندگی بتهوون تاریخ تولدشه. مدرک تولد اون فقط روز غسل تعمیدش رو در 27 دسامبر 1770 در بُنِ اتریش نشان می ده.
بتهون در کودکی نواختن پیانو، ویلون و ارگ رو یاد گرفت و در هفت سالگی اولین کنسرت رو اجرا کرد.
دوازده ساله بود که قطعه هایی با اسامی خنده دار می نوشت مثل ‘آوازی برای نوزاد’ یا ‘مرثیه مرگ سگ’. اون در سال 1792 به شهر وین نقل مکان کرد و تا زمان مرگش در این شهر زندگی کرد. و در نهایت در سن 56 سالگی به دلیل نارسایی کبد درگذشت
فرانتس وگلر دوست صمیمی ش اینطور می گه که در بین کاغذهای شخصی بتهوون نامه های عاشقانه ای وجود داشته .
در عنفوان جوانی آهنگسازی شاد و شوخ بود اما رفته رفته در میان سالی به آدمی بداخلاق تبدیل شد. علت تند مزاجی ش رو ناشنوایی عنوان میکرد. وقتی بعد از مرگ برادرش حضانت برادر زاده ش کارل رو قبول کرد رفتارش با اون بقدری خشن بود که او دست به خودکشی زد.
دوران موسیقی کلاسیک در وین با بتهوون به پایان رسید، اون آهنگسازی انقلابی و آغازگر رُمانتیسم در موسیقی بود.
بتهوون برای سمفونی شماره 9 چکامه ای نوشت که پیش از اون هیچوقت چنین کاری روی نداده بود. اون همچنین برای قطعات نمایشی هم مشهوره
بتهوون 240 اثر از جمله سمفونی، کنسرت های پیانو، قطعات چهارتایی برای سازهای زهی و یک اپرا ساخته .
بتهوون یه کمال گرا بود، اون برای معاصران خود موسیقی نمی نوشت بلکه برای نسل های آینده می نوشت. در سال 1805 برای اولین بار اپرای فیدیلیو رو اجرا کرد که بیانگر داستانی از ماجراهای انقلاب فرانسه بود توی اولین اجرا منتقدان به شدت ازش ایراد گرفتن، اما در سال های بعد بارها این قطعه ی اپرا رو بازنویسی کرد.
بتهوون فقط به موسیقی علاقمند نبود ، بلکه به فلسفه، ادبیات و سیاست هم علاقه داشت. در موسیقی به قهرمان پروری خیلی توجه می کرد، همینطور به انقلاب فرانسه علاقه داشت و سمفونی سومش رو به ناپلئون تقدیم کرد. اما وقتی ناپلئون خودش رو امپراتور نامید، از این تصمیم منصرف شد.
پیش درآمد سمفونی پنجم اون خیلی مشهوره اما تنها از چهار آهنگ تشکیل شده. بتهوون در مجموع 9 سمفونی نوشت. سمفونی های بتهوون به اندازه ای جامع هست که خیلی از آهنگساز ها بعد از اون به سختی تونستن اونها رو رمزگشایی کنن.
مومان نهایی در سمفونی نهم بتهوون از همه مشهورتره و تاثیر زیادی روی شاعرای آلمانی مثل فردریش شیلر و شعر سرود شادی اون داشته .
. اما بتهوون زمانی این قطعه را به پایان برد که شنوایی ش رو تا حد زیادی از دست داده بود. وقتی برای اولین بار این سمفونی رو اجرا کرد نتوانست صدای تشویق دیوانه وار حضار رو بشنوه.
این سمفونی تا امروز بر موسیقیدانان تاثیر داره و به عنوان الگوی اصلی ترانه ی پاپ ‘آوازی از شادی’ در دهه 1970 بود.
بتهوون از اواخر دهه ی بیست زندگی ش به تدریج شنوایی ش رو از دست داد در سن 48 سالگی اصلا نمی شنید اما با مشکل وزوز گوش روبرو بود. اما با وجود این بیماری به آهنگسازی ادامه داد. اون از استعداد زیادی برخوردار بود به همین خاطر می تونست صداها و هارمونی آلات موسیقی رو به خوبی در مغزش مجسم کنه هر چند در پایان عمر تبدیل به انسانی منزوی و بدخلق شده بود .