چطور بهتر زندگی کنیم – پرسيدم … ، چطور ، بهتر زندگي کنم ؟ با كمي مكث جواب داد : گذشته ات را بدون هيچ تأسفي بپذير ، با اعتماد ، زمان حالت را بگذران ، و بدون ترس براي آينده آماده شو . ايمان را نگهدار و ترس را به گوشه اي انداز . شک هايت را باور نکن …
بیشتر بخوانید »بایگانی/آرشیو برچسب ها : داستان زیبا
صیاد و گنجشک
صيادى گنجشكى گرفت، گنجشک گفت: مرا چکار خواهى كرد؟ گفت بكشم و بخورم. گفت: از خوردن من چيزى حاصل تو نخواهد شد ولي اگر مرا رها كنى سه سخن به تو ميآموزم كه براي تو بهتر از خوردن من است.
بیشتر بخوانید »تنهایی تنها دارایی آدمها
نامی نداشت. نامش تنها انسان بود؛ و تنها داراییاش تنهایی.گفت: تنهاییام را به بهای عشق میفروشم. کیست که از من قدری تنهایی بخرد؟ هیچکس پاسخ نداد. گفت: تنهاییام پر از رمز و راز است، رمزهایی از بهشت، رازهایی از خدا. با من گفت و گو کنید تا از حیرت برایتان بگویم. هیچکس با او گفتوگو نکرد. و او میان این …
بیشتر بخوانید »داستان طنز 2
داستان طنز : در این مطلب چند داستان کوتاه طنز را برایتان آماده نموده ایم داستانهای کوتاه ی به نام آسایشگاه روانی , سه بیگناه, داستان کوتاه شیطان و فرعون ,و نهایتا داستان کوتاه بیل گتیس را خوانش خوانش خواهید کرد. داستان طنز ———————————— داستان طنز ——————————————— داستان کوتاه آسایشگاه روانی فرهاد و هوشنگ هر دو بیمار یک آسایشگاه روانى بودند. …
بیشتر بخوانید »پیرزن زرنگ
یک روز خانم مسنی با یک کیف پر از پول به یکی از شعب بزرگترین بانک کانادا مراجعه نمود و حسابی با موجودی ۱ میلیون دلار افتتاح کرد . سپس به رئیس شعبه گفت به دلایلی مایل است
بیشتر بخوانید »تناقض
صاحب دلى ، براى اقامه نماز به مسجدى رفت . نمازگزاران ، همه او را شناختند؛ پس ، از او خواستند که پس از نماز، بر منبر رود و پند گوید . پذیرفت . نماز جماعت تمام شد .
بیشتر بخوانید »داستان پادشاه و وزیر
سالهای بسیاردور پادشاهی زندگی میکرد که وزیری داشت . وزیر همواره میگفت: هر اتفاقی که رخ میدهد به صلاح ماست .
بیشتر بخوانید »عروسی با 1 عیب کوچک
جواني مي خواست زن بگيرد به پيرزني سفارش کرد تابراي او دختري پيدا کند. پيرزن به جستجو پرداخت، دختري را پيدا کرد و به جوان معرفي کرد وگفت اين دختر از هر جهت سعادت شما را در زندگي فراهم خواهد کرد. جوان گفت: شنيده ام قد او کوتاه است!
بیشتر بخوانید »