اره کوچولویی بود که دنبال یک درخت می گشت تا با آن میز و صندلی درست کند. اره کوچولو که تا آن روز درخت ندیده بود، دندان هایش را تیز کرد و راه افتاد. رفت و رفت تا به یک فیل رسید. پرسید « تو درختی؟»
بیشتر بخوانید »اره کوچولویی بود که دنبال یک درخت می گشت تا با آن میز و صندلی درست کند. اره کوچولو که تا آن روز درخت ندیده بود، دندان هایش را تیز کرد و راه افتاد. رفت و رفت تا به یک فیل رسید. پرسید « تو درختی؟»
بیشتر بخوانید »