تو اوج درگیری با دشمن در ارتفاعات قلاویزان ، جایی که تا سه مرحله عراقیها رو عقب زده بودیم ، در اوج گرما، با انفجار خمپاره ها و شلیک گلوله ها دوربین به دست راه افتادم تا روحیه بخش دل پاک بچه ها باشم. به سنگری رسیدم بدون سقف در حالیکه بچه ها به شدت مشغول نبرد بودند. در این …
بیشتر بخوانید »بایگانی/آرشیو برچسب ها : مطالب خواندنی
دیوانه و احمق
خودرو مردی در هنگام رانندگی، درست جلوی حیاط یک تیمارستان پنچر شد و مجبورشد همانجا به تعویض لاستیک بپردازد. هنگامی که سرگرم این کار بود، ماشین دیگری به سرعت ازروی مهره های چرخ که در کنار ماشین بودند گذشت وآنها را به درون جوی آب انداخت و آب مهره ها را برد. مرد حیران مانده بود که چکار کند. تصمیم …
بیشتر بخوانید »میرقصد….
به آغوش طبيعتي كه از سازش جدا مانده گريخته بودم…..
بیشتر بخوانید »چقدر عجیبه
چقدر عجیبه که تا وقتی مریض نشی کسی برات گل نمی آر
بیشتر بخوانید »داستان ناپلئون و پوست فروش
به هنگام حمله ی ناپلون به روسیه دستهای از سربازان او در مرکز شهر کوچکی از آن سرزمین همیشه برف در حال جنگ بودند. ناپلون به طور اتفاقی از سواران خود جدا میافتد و
بیشتر بخوانید »جملات زیبا
– هرگز برای خوشبختی امروز و فردا نکن – نماز وقت خداست انرا به ديگران ندهيم
بیشتر بخوانید »قرار نبود
تا جایی که فهمیده ام قرار نبوده اینقدر وقتمان را در آخور های سر پوشیدهی تاریک بگذرانیم به
بیشتر بخوانید »شمس و مولانا
می گویند:روزی مولانا ،شمس تبریزی را به خانه اش دعوت کرد. شمس به خانه ی جلال الدین رومی رفت و پس از این که وسائل پذیرایی میزبانش را مشاهده کرد
بیشتر بخوانید »نامه ی یک زن مسیحی به یک زن مسلمان
من تو را میبینم…من نمی توانم … اما می ببینم که تقریبا هر زنی بچه ای بغل کرده یا اطراف او بچه هایی هستند. می بینم هرچند آنها پوششی محجوبانه دارند لیکن هنوز زیباییشان می درخشد .
بیشتر بخوانید »چرخه
مدیر به منشی میگه برای یه هفته باید بریم مسافرت کارهات رو روبراه کن منشی زنگ میزنه به شوهرش میگه: من باید با رئیسم برم سفر کاری, کارهات رو روبراه کن
بیشتر بخوانید »بهتـرین لحـظات زنـدگی از نـگاه چـارلی چاپلیـن
to fall in love عاشق شدن To laugh until it hurts your stomach آنقدر بخندی که دلت درد بگیره To find mails by the thousands when you return from a vacation بعد از اینکه از مسافرت برگشتی ببینی هزار تا نامه داری To go for a vacation to some pretty place برای مسافرت به یک جای خوشگل بری To listen …
بیشتر بخوانید »بیهوده زیستن و بی شرمانه مردن
روزی، در مجلس ختمی، مرد متین و موقری که در کنارم نشسته بود و قطره اشکی هم در چشم داشت، آهسته به من گفت: آیا آن مرحوم را از نزدیک می شناختید؟ گفتم: خیر قربان! خویشِ دور بنده بوده و به اصرار خانواده آمده ام، تا متقابلا، در روز ختم من، خویشان خویش، به اصرار خانواده بیایند. حرفم را …
بیشتر بخوانید »کمی تامل
معلمی از یک گروه از دانش اموزان خواست اسامی عجایب هفتگانه را بنویسند…علیرغم اختلاف نظر ها، اکثرا اینها را جزو عجایب هفت گانه نام بردند:
بیشتر بخوانید »مراقب حاضر جوابی بچه ها باشید
دختر کوچکى با معلمش درباره نهنگها بحث مىکرد. معلم گفت: از نظر فيزيکى غيرممکن است که نهنگ بتواند يک آدم را ببلعد
بیشتر بخوانید »طالع بینی ازدواج ماههای تولد با هم
فروردین با فروردین : ( خوب ) سازگاری مثبت واقع بینی و آگاهی به صفات مثبت یکدیگر فروردین با اردیبهشت: (متوسط) خودپسندی و میل به حاکمیت از ویژگی های مشترکشان می باشد
بیشتر بخوانید »تشخیـص رسیـده بودن هنـدوانه
اگر در گرمای تابستان و حین عرقریزی و عطش به خوردنیای دلچسب فكر كرده باشید، احتمالا مواقعی را به یاد خواهید آورد كه هوس خوردن هندوانهu
بیشتر بخوانید »برگرد آقا جان
به من خبر رسيده كه يكي از آنان به خانه زن مسلمان و زن غير مسلماني كه در پناه اسلام جان و مالش محفوظ بوده وارد شده و خلخال و دستبند، گردن بند و گوشواره هاي آنها را از تنشان بيرون آورده است…
بیشتر بخوانید »ضد حال باحال
دختر جوان مکزیکی به علت ماموریت شغلی به آرژانتین منتقل می شود و بعد از ۲ ماه که از انتقالش به آرژانتین می گذرد نامه ای از نامزد مکزیکیش دریافت می کند به این محتوا:
بیشتر بخوانید »شنل قرمزی امروزی
یه روز مادر شنل قرمزی رو به دخترش کرد و گفت : عزیزم چند روزه مادر بزرگت مبایلشو جواب نمیده!هرچی SMS هم براش میزنم باز جواب
بیشتر بخوانید »دعایت میکنم
دعایت می کنم، عاشق شوی روزی بفهمی زندگی بی عشق نازیباست
بیشتر بخوانید »