آخرین خبرها

منم معشوق زیبایت

b6e111838c0299075c9d22bad18faf83 XL 200x100 - منم معشوق زیبایتمنم پروردگارت

خالقت از ذره اي ناچيز

صدايم کن مرا، آموزگار قادر خود را
قلم را، علم را، من هديه ات کردم بخوان ما را
منم معشوق زيبايت
منم نزديک تر از تو به تو
اينک صدايم کن
رها کن غير مارا، سوي ما بازا
منم پروردگار پاک بي همتا
منم زيبا، که زيبا بنده ام را دوست مي دارم
تو بگشا گوش دل، پروردگارت با تو مي گويد
تو را در بيکران دنياي تنهايان
رهايت من نخواهم کرد
بساط روزي خود را به من بسپار
رها کن غصه ي يک لقمه نان و آب فردا را
تو راه بندگي طي کن
عزيزا، من خدايي خوب مي دانم
تو دعوت کن مرا بر خود
به اشکي، يا خدايي، ميهمانم کن
که من چشمان اشک آلوده ات را دوست مي دارم
طلب کن خالق خود را
بجو ما را
تو خواهي يافت
که عاشق مي شوي بر ما
و عاشق مي شوم بر تو
که وصل عاشق و معشوق هم
آهسته مي گويم خدايي عالمي دارد
قسم بر عاشقان پاک با ايمان
قسم بر اسب هاي خسته در ميدان
تو را در بهترين اوقات آوردم
قسم بر عصر روشن
تکيه کن بر من
قسم بر روز هنگامي که عالم را بگيرد نور
قسم بر اختران روشن، اما دور
رهايت من نخواهم کرد
 
بخوان ما را
که مي گويد که تو خواندن نمي داني؟
تو بگشا لب
تو غير از ما خداي ديگري داري؟
رها کن غير ما را
آشتي کن با خداي خود
تو غير از ما چه مي جويي؟
تو با هرکس به جز با ما چه مي گويي؟
و تو بي من چه داري؟ هيچ!
بگو با ما چه کم داري عزيزم؟ هيچ!
هزاران کهکشان و کوه و دريا را
و خورشيد و جهان و نور و هستي را
براي جلوه ي خود آفريدم من
ولي وقتي تو را من آفريدم
بر خودم احسنت مي گفتم
تويي زيباتر از خورشيد زيبايم
تويي والاترين مهمان دنيايم
که دنيا بي تو، چيزي چون تو را کم داشت
تو اي محبوب تر مهمان دنيايم
نمي خواني چرا ما را؟
مگر آيا کسي هم با خدايش قهر مي گردد؟
هزاران توبه ات را گرچه بشکستي
ببينم، من تو را از درگهم راندم؟
اگر در روزگار سختي ات خواندي مرا
اما به روز شاديت يک لحظه هم يادم نمي کردي
به رويت بنده ي من هيچ آوردم؟
که مي ترساندت از من؟
رها کن آن خداي دور
آن نامهربان معبود
آن مخلوق خود را
اين منم، پروردگار مهربانت، خالقت
اينک صدايم کن مرا، با قطره ي اشکي
به پيش آور دو دست خالي خود را
با زبان بسته ات کاري ندارم
ليک غوغاي دل بشکسته ات را من شنيدم
غريب اين زمين خاکيم !
آيا عزيزم، حاجتي داري؟
تو اي از ما
کنون برگشته اي اما
کلام آشتي را تو نمي داني؟
ببينم چشم هاي خيست آيا گفته اي دارند؟
بخوان ما را
بگردان قبله ات را سوي ما
اينک وضويي کن
خجالت مي کشي از من؟
بگو، جز من کس ديگر نمي فهمد
به نجوايي صدايم کن
بدان آغوش من باز است
براي درک آغوشم
شروع کن
يک قدم با تو
تمام گامهای مانده اش با من
شعر احمد شاملو
kli1 - منم معشوق زیبایت

 

Rate this post
نت های پیانو نت های ویولن نت های سنتور نت های گیتار

درباره‌ی Vahid Ezati

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *