بیوگرافی و ناگفته های زندگی آفت (ملوک آغوز)
حقایقی از زندگی ملوک آغوز ملقب به آفت
بیوگرافی ملوک آغوز
ملوک آغوز خواننده قدیمی متولد سال ۱۳۱۳ تهران خواننده در سبک موسیقی فولکلور و کوچه بازاری بود.
آفت که در سال های دور به خواننده لاله زاری یا مردمی شهرت داشت،
در کودکی پدرش را از دست داد و زندگی سختی را می گذارند،
و با توجه به سن کمی که داشت مجبور شد در یک کارخانه کار کند تا بتواند امورات خود و مادرش را بگذراند.
آفت از کودکی عاشق بازیگری و خوانندگی بود،
و همیشه صفحه خوانندگان آن دوران را گوش می کرد و برای دوستانش آنها رو اجرا می کرد.
ترانه باباکرم
در نوجوانی مادرش را از دست داد و سرپرستی اش را دایی اش (که بعدها آفت ترانه بابا کرم را برای وی خواند) به عهده گرفت،
و به آفت کمک کرد تا بتواند به رویاهایش جامه واقعیت بپوشاند،
و ابتدا آفت در تئاتر پارس به همراه ستاره های تئاتر آن زمان لرتا ، شهلا و… نمایش هایی اجرا کرد،
که در آن ترانه های «میان پرده» می خواند ،
صدایش بسیار مورد توجه عموم قرار گرفت و اسمش بر سر زبانها افتاد وبه کاباره «شبهای تهران» دعوت شد ،
که در ان زمان مهوش ستاره نو پا در آنجا می خواند.
بازیگری آفت
آفت در بسیار از فیلم ها بازی داشته یا آواز خوانده که می توان از آنجمله آتشپاره تهران ، آقای هفت رنگ و… نام برد.
آفت همچنین در تبلیغ های تلویزیونی هم به عنوان یک چهره معروف حضوری فعال داشت،
که از آنجمله می توان به تبلیغ آدامس خروس نشان اشاره کرد.
آفت در طول سال های دهه چهل خورشیدی ، همراه با مهوش و شهپر ، یکی از سه خواننده عامه پسند و پرطرفدار ایران بود. بانو آفت را رقیب مهوش خواننده مردمی کافه های تهران می دانستند ،
اما لقب بلبل شرق در تئاترها و کافه کاباره ها فقط متعلق به آفت بود.
کار خوانندگی را در کافه های ساز و ضربی لاله زار شروع کرد.
ترانه های آفت
از آهنگ های معروف آفت که قدیمی ها هنوز آنها را زمزمه می کنند «دم گاراژ بودم» ، «مامان» ، «کوه نور» ، «عشق پوشالی» ، «دل منو شکستی» و «غریبه» را باید نام برد.
تاکسی بگی منو ، کله پاچه ، بلالی شیرفروش ، من خودم میدونم که زشتم ، افت آفت جونم ، یه بوس بده گل بانو و قناری از دیگر آهنگهای او هستند.
وبسایت نت دونی به پاس قدر دانی از این هنرمند محبوب و دوست داشتنی آثارشون رو نت نویسی کرده و دراختیار علاقه مندان به این هنرمند گذاشته است.
سفر آفت به آلمان
آفت در اواخر دهه 1340 که سفری به آلمان و برای دیدار پسرش به سوریه رفته بود،
در آنجا وقتی به اصرار دوستان به زیارت رفته بودند توبه کرد ودیگر هیچ وقت نخواند،
و از عالم هنر کناره گرفت و به جمع درویشان پیوست ،
و تا هنگام مرگ یکی از درویشان بلندپایه بوده و کتابی در دست چاپ دارد به نام «از فقر تا فقر» که هنوز مجوز انتشار نگرفته است.
آفت بعد از انقلاب نیز درویش ماند و در امور خیریه و کمک به مستمندان فعالیت داشت.
قاسم جبلی یکی از نزدیک ترین دوست های آفت می باشد،
که این دوستی تا هنگام مرگ آفت هم دوام داشته و ترانه های دو صدایی زیادی در گذشته با هم خوانده اند که در دسترس نیستند.
در روزهای آخر عمر مهوش در کنار وی بوده و مهوش وصیتش را به وی کرده (که گویا در مورد تقسیم اموالش بین فقرا و یتیمان بوده است).
از آفت دو پسر به نام های حسین و حسن و 7 نوه و یک نتیجه به جا مانده که در آلمان زندگی می کنند.
آفت در سن 73 سالگی در هنگام خواب در تهران در گذشت.
______________________________________________________________________________________________
کلمات کلیدی : ملک آغوز, آفت, ملک آغوز ملقب به آفت , ترانه باباکرم, بیوگرافی آفت, بیوگرافی ملک آغوز, بیوگرافی خواننده قدیمی,خوانندگان قدیمی,
هرکس که اهل دل ودلدادگیست. ومیخواهدبداندعاقبت انسانیت وتوبه ووابستگی بخداچیست وبکجامی انجامددقت کندببیندا
چگونه زندگی میکنندوچگونه میمیرندو اگرمیخواهی خوب وبدکسی رابشناسی میتوانی از مرگ وطرز مردنش بشناسی آفت 11 سال ازمن بزرگتربودوبرخی آهنگهای اوبسیارموردعلاقه ام بودزمانیکه آفت راشناختم گرچه درسن 15، 16 سالگی ودرمشهدبودم ولی درسال 1344 که تهران آمده وپایم به کاباره بازشداولین با راورا روی سن کاباره کریستال ابتدای لاله زارنودیدم فکرمیکنم بیش ازیک یا دوسال اوراروی سن ندیدم وپس ازآن یعنی درسال 46 دیگراثری ازاودرکاباره هاندیده وشنیدم که توبه کرده و ازدواج نموده ورفته آلمان وبعدهاشنیدم که درسفرسوریه وزیارت مرقدمطهرحضرت زینب متحول شده وطریق درویشی راپیش گرفته وازمحسنات این بانوی محترم اینکه اولاتالحظه ی مرگ پای توبه وطریق درویشی خودباقیماندوهرچه ازدستش برآمدبرای مستمندان وفقراکم نگذاشت ومسلما طریق دراویش ایجاب میکرده که نمازهم بخواند وکسیکه تانیمه شب هرشب نیمه عریان درحضور مردان مست میخوانده ومیرقصیده به یکباره محجبه ونمازخوان شودودستگیرمستمندان شده کارش بجائی میرسدکه علاوه برعمربکمال وباعزت درآخرعمربدون هیچ دردومرض وزمینگیرشدن وخانه سالمندان، راحت وبی در سرکه آرزوی هرکسی است بدون درد میخوابدودربسترخواب آخرین نفسهارامیکشدوجان رابجان آفرین تسلیم میکند امابخوانیدزندگی و سرگذشت وپیری ومرگ مریم روحپرور ر
اکه تاوقتی روی سن کاباره هاولوکولوکس شاه آبادمیخواندو برو بروئی داشت نه تنهاهیچ کمکی بهیچکس نکردبلکه تاجائیکه میتوانست ازموقعیت خوددرجهت تلکه ازمردان وجوانانی که گول زیبائی ووعده وعیدهای دروغین اورامیخوردندحداکثراستفاده رانمودوچه بدبختان ضعیف النفسی که بخاطراوزن وزند گی وخانواده خود ازدست داده وازهستی ساقط شدندو درنهایت کارش بجائی رسیدکه هرچه ازاین راه بدست آورده بود حتی کافه درویش درخیابان نصرت راکه مال خودش بوداز دست دادودراواخرعمرکارش بگدائی کشیدتاجائیکه یکروز باوساطت یکی از رفایم که دندان پزشک بودبالباسی مندرس وبااصرارزیادی من راباطاقی که پدرش زندگی میکردبردوپولی گرفت وبپدرش داد ودرنهایت باوضعی مردکه جنازه اش راشهرداری جمع کرددرحالیکه حتی بنان شب خودمحتاج بود
خدارحمتش کنه من خانندگان قدیمی عشق هس مخصوصآ سبک کوچه بازاری که عشق حقیرهس 😊😊😊😊😊😊