آخرین خبرها

داستانهایی از شل سیلور استاین

در این مطلب چند داستان کوتاه داستان کوتاه از نویسنده معروف شل سیلور استاین را برایتان در دانشنامه تی تیل قرار داده ایم .

سیلور استاین - داستانهایی از شل سیلور استاین
شل سیلور استاین

ناخن

بعضی ها ناخن هایشان را مانیکور می کنند

بعضی خوب کوتاهش می کنند

بعضی ها سوهان می زنند

اما من همه شان را کاملا می جوم.

درسته عادت خیلی بدیه

اما قبل از این که ملامتم کنید

یادتان نرود که تا حال حتی

یک نفر را هم با ناخن خراش نداده ام.

————————————————————————————

چگونه آن روزها رفتند ؟

روزگاری به زبان گل ها سخن می گفتم

حرف های کرم پروانه را می فهمیدم

به وراجی سارها در دل لبخند می زدم

و در رختخوابم با پروانه ای درد دل می کردم.

روزگاری سوال جیرجیرک ها را می شنیدم

و پاسخ می دادم.

و با هر دانه برفی که بر خاک می افتاد و جان می داد

گریه می کردم.

روزگاری به زبان گل ها سخن می گفتم…

دیدی چگونه آن روزها رفتند؟

چگونه آن روزها رفتند؟

…………………………………………………………………………………………….

قد یک سانتی

قد یک سانتی

اگه آدم یه سانت قد داشت، می تونست سوار یه کرم، بره مدرسه.

اشک مورچه براش قد یه استخر می شد

با یه ذره کیک

هفت روز مهمانی می داد

پشه براش یه غول بزرگ و وحشتناک می شد

اگه آدم یه سانت قد داشت.

اگه آدم یه سانت قد داشت، می تونست از زیر در رد بشه

یک ماه طول می کشید تا به مغازه برسه.

یه تکه پنبه می شد رختخوابش.

تار عنکبوت می شد طناب برای تابش.

اگر آدم یه سانت قد داشت

سوار چوب آب نبات تو ظرفشویی آشپزخونه موج سواری می کرد.

به جای مامان انگشت شست اونو تو بغلش فشار می داد.

از زیر پای آدما با وحشت و ترس و لرز در می رفت.

برای برداشتن مداد یک روز و شب صرف می کرد.

(این شعر چهارده سال طول کشید

چون من یک سانت قد دارم.)

شل سیلور استاین

5/5 - (4 امتیاز)
نت های پیانو نت های ویولن نت های سنتور نت های گیتار

درباره‌ی Vahid Ezati

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *