آخرین خبرها

داستانی از زندگی امام حسین (ع)

داستانی از زندگی امام حسین (ع) : کمک به اندازه معرفت فقیر نام داستانی از زندگی امام حسین (ع) است که درآن مرد عرب درمانده ای نزد امام حسین (ع) میرود و عجز خود را با وی در میان می نهد و امام در ازای 3 سوالی که می پرسند مشکل وی را بر طرف می نمایند.برای مطالعه این داستان با دانشنامه تی یتل همراه باشید.

از زندگی امام حسین ع - داستانی از زندگی امام حسین (ع)
داستانی از زندگی امام حسین (ع)

داستانی از زندگی امام حسین (ع)

روزى امام حسین علیه السلام در گوشه اى از مسجد پیامبر صلى اللّه علیه و آله نشسته بود. مردى عرب نزد او آمد و گفت : یابن رسول اللّه من باید یک دیه کامل بپردازم و توان اداى آن را ندارم . نزد مردم مى روم و از کریمترین مردم درخواست مى کنم و کسى را کریمتر از اهلبیت رسول خدا صلى اللّه علیه و آله نمى شناسم .

امام حسین علیه السلام فرمود: اى برادر عرب من سه سوال مى کنم اگر یکى از آنها راجواب دادى یک سوم بدهى تو را مى پردازم و اگر دو مسئله را پاسخ دادى دوثلث آن را ادا مى کنم و اگر هر سه سوال را جواب دادى تمام بدهى تو را مى پردازم .

مردعرب گفت : یابن رسول اللّه آیامانند شما از مانند من (که عربى جاهل و بى سواد هستم ) سوال مى کند؟ شما که اهل علم و شرف و بزرگى هستید؟

امام حسین علیه السلام فرمود: بله شنیدم که جدم رسول اللّه خدا صلى اللّه علیه و آله فرمود: (المعروف بقدر المعروفه ) (به اندازه معرفت احسان شود.)

مرد عرب گفت : هر چه مى خواهید سوال کنید اگر دانستم جواب مى دهم و اگر ندانستم از شما مى آموزم . (و لاقوه الاباللّه )

امام حسین علیه السلام پرسید: (اى الاعمال افضل ) (کدام اعمال بهترند؟)

جواب دادن (الایمان باللّه ) (ایمان به خدا)

حضرت پرسید: (فما النتجاه من المهلکه ) (راه نجات از مهلکه کدام است ؟)

پاسخ داد: (الثقه باللّه ) (اعتماد و توکل بر خداوند.

امام حسین علیه السلام سوال کرد: (فمایزین الرجل ) (چه چیزى به مرد زینت مى بخشد؟)

مرد عرب جواب داد: (علم معه حلم ) (توکل توام با بردبارى )

حضرت فرمود: اگر علم وحلم نداشت چه چیزى او را زینت مى دهد؟مرد عرب : فقر معه مروه -مال همراه بامروت-

امام حسین علیه السلام : اگر از فقر و صبر هم بر خوردار نبود چه ؟

مرد عرب : – صاعقه تنزل من السماء و تحرفه فانه اهل لذلک – صاعقه اى از آسمان پائین آید واو را آتش زند که مستحق چنین عذابى است ) امام علیه السلام خندید و کیسه اى را که در آن هزار دینار زر سرخ بود به او داد و انگشترى را که دویست درهم ارزش داشت به او بخشید و فرمود: طلاها را به طلبکارانت بپرداز و پول انگشتر را صرف مخارج زندگى نما.

مرد عرب آنها را برداشت و گفت :( اللّه اعلم حیث یجعل رسالته ) یعنى : یعنى خداوند بهتر مى داند که رسالتش را در کجا قرار دهد.

منبع : دانشنامه تی تیل          داستانی از زندگی امام حسین (ع)

Rate this post
نت های پیانو نت های ویولن نت های سنتور نت های گیتار

درباره‌ی vahid ezati

دوست دارم دارم تا تمام چیزی را که می دانم در اختیار بازدید کنندگان وب سایت قرار دهم پیشنهادات و انتقادات شما بنده را خوشحال می کند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *