آنجا که درخت بید به آب می رسد، یک بچه قورباغه و یک کرم همدیگر را دیدند. آنها توی چشم های ریز هم نگاه کردند… …و عاشق هم شدند.
بیشتر بخوانید »بایگانی/آرشیو برچسب ها : داستان
داستان کوتوله ها و کفاش
روزی، روزگاری، استاد کفاشی با همسرش زندگی می کرد. این پیرمرد و پیرزن خیلی مهربان بود. استاد کفاش کفش های خوبی می دوخت و پول زیادی به دست می آورد، اما پولدار و ثروتمند نبود.
بیشتر بخوانید »شوخی با داستانهای دوران مدرسه
شوخی با داستانهای دوران مدرسه ” مطلب طنز و خواندنی درباره داستانهایی که در دوران مدرسه بود در این متن آورده شده است شوخی با داستان حسنک کجایی و ریز علی و… شوخی با داستانهای دوران مدرسه گاو ما ما می کرد گوسفند بع بع می کرد سگ واق واق می کرد و همه با هم فریاد می زدند حسنک …
بیشتر بخوانید »