آخرین خبرها

ثنویت در خلقت عالم

در آیه 15 سوره الرحمن آمده: «و خلق الجان من مارج من نار»؛ و جن را از تشعشعی از آتش خلق کرد. قرآن کریم موجود دیگری را عرضه می دارد به نام ” جن ” یا ” جان ” که در ادبیات فارسی ما این امر منشأ یک سلسله اشتباهات شده و آن این است که ما اغلب کلمه ” جن ” را به ” دیو ” ترجمه می کنیم و دیو در فارسی قدیم و در فرهنگ خیلی قدیم ایران معنا و مفهوم دیگری داشته غیر از مفهومی که جن در قرآن دارد. مثل خود کلمه ” شیطان ” است که گاهی آن را به ” اهریمن ” ترجمه می کنند، در صورتی که این دو کلمه مساوی یکدیگر نیستند.

Duality in creation - ثنویت در خلقت عالم
Duality in creation

از قدیم فکری در دنیا بوده که بیشتر هم در ایران قدیم خود ما بوده است، معتقد به ثنویت در خلقت بودند، یعنی مخلوقات را تقسیم می کردند به مخلوقات خوب و بایستنی یعنی مخلوقاتی که بایست هم خلق می شد، و مخلوقات زشت و نبایستنی، مخلوقاتی که نباید خلق می شد. می گفتند منشأ آن خیرها و خلق شدنی ها یک مبدأ است که او هدفش از خلقت، خیر بوده، و آن نبایستنی ها از کانون دیگری پیدا شده که هدف آن کانون خیر رساندن نبوده، شر رساندن بوده است. (این دو مبدأ را ” سپنت مئنیو ” و ” انگرا مئنیو ” می نامیدند، از اسمهای قدیم ایران.) آن گروهی را که جنود آن مبدأ خیر بودند اغلب ” ایزدان ” ایزدها می گفتند و آن گروهی را که سپاهیان شر بودند ” دیو ” – و گاهی ” دد ” – می گفتند. آن دیوها دست اندر کار خلقت عالم بودند، منتها خلقت آن چیزهایی که نباید خلق شوند.

فرض کنید فکر می کردند مار و عقرب نباید آفریده شوند، آنها هستند که آمده اند مار و عقرب را آفریده اند برای اینکه قصد سوء در کار عالم داشتند، ولی آن ایزدان قصد خیر داشتند، مثلاً باران خلق کردند، نور آفریدند. به همین دلیل دیو و ملک در مقابل هم قرار می گیرند. ملک یعنی موجوداتی که در نظام خلقت قرار گرفته اند و می خواهند کار خیر انجام دهند، و دیو یعنی موجوداتی که در نظام خلقت قرار گرفته اند و می خواهند کار شر انجام دهند. ولی در اسلام و قرآن چنین مطلبی مطرح نیست، از نظر اسلام و قرآن هر چه هست وجودش خیر است، یعنی هیچ چیزی در عالم نیست که اصل خلقتش غلط بوده و نمی بایست آفریده شود، و لهذا قرآن همه مأمورانی را که در نظام خلقت از طرف پروردگار دخالت دارند ” ملک ” می نامد، ولی در مقابل به ” جن ” هم قائل است.

جن در ردیف ملائکه نیست، در ردیف انسان است، یعنی در عالم جزء مخلوقاتی است که مکلف و موظف اند، مثل انسان، منتها جن مخلوقی است که درجه اش از انسان پایین تر است. گو اینکه از نظر بعضی از قدرتها بر انسان می چربد و تواناییهایی دارد که انسان ندارد ولی از نظر درجه وجودی از انسان پست تر است، و حتی آن کارهایی که بعضی از افرادی که سر و کارشان با جن است – البته آنهایی که راست می گویند – انجام می دهند، اینها را اهل معنا نمی پسندند، یعنی سروکار داشتن انسان با جن روح انسان را تعالی نمی دهد، تنزل می دهد و تعالی نمی دهد. حال به یک معنای دیگر (که) اساساً آنها خود به خود مسخر باشند آن مسأله دیگری است.

اینجا از خلقت انسان و خلقت جن یاد شده. قرآن می گوید ما انسان را از خاک، گل، این جور چیزها آفریدیم و جن را از شعله ای از آتش آفریدیم: «و خلق الجان من مارج من نار» جنس او آتشین است، این یک جنس است و او جنس دیگری، مبدأ مادی این یک چیز است و مبدأ مادی او چیز دیگری. شیطان هم راجع به آدم اول همین حرف را زد، گفت «خلقتنی من نار و خلقته من طین» (اعراف/12) مرا از آتش آفریدی و او را از گل.

4/5 - (1 امتیاز)
نت های پیانو نت های ویولن نت های سنتور نت های گیتار

درباره‌ی Vahid Ezati

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *