آخرین خبرها

بایگانی/آرشیو برچسب ها : داستان برای بچه ها

داستان کودکانه قارقارک و پری

داستان کودکانه قارقارک و پری

داستان کودکانه قارقارک و پری – توی یک مزرعه تعداد زیادی شترمرغ زندگی می کردند.صاحب مزرعه از شترمرغها نگهداری می کرد تا بزرگ  شوند و تخم بگذارند.پرپری شترمرغ کوچولویی بود که خواهر و برادرنداشت.او روزها به تنهایی توی مزرعه می گشت و بازی می کرد.یک روز کلاغی که داشت بالای سر مزرعه پرواز می کرد او را دید.کلاغ پایین آمد،روی …

بیشتر بخوانید »

داستان کودکانه دم قشنگ روباه شکمو

داستان کودکانه دم قشنگ روباه شکمو

داستان کودکانه دم قشنگ روباه شکمو -یکی بود یکی نبود غیراز خدا هیچ کس نبود روزی روزگاری روباهی در جنگل بلوط زندگی می کرد. او دم خیلی قشنگی داشت، برای همین دوستاش به او دم قشنگ می گفتند. دم قشنگ روزها در میان دشت و صحرا می گشت و خرگوش و پرنده شکار می کرد و می خورد و وقتی …

بیشتر بخوانید »

داستان عصبانیت برای بچه ها

قصه عصبانیت

يكي بود يكي نبود، بچه ي كوچك و بداخلاقي بود. روزي پدرش به او كيسه اي پر از ميخ و يك چكش داد و گفت هر وقت عصباني شدي، يك ميخ به ديوار روبرو بكوب. روز اول پسرك مجبور شد 37 ميخ به ديوار روبرو بكوبد. در روزها و هفته ها ي بعد كه پسرك توانست خلق و خوي خود …

بیشتر بخوانید »

داستان بابا برفی برای کودکان

بابا برفی

داستان بابا برفی برای کودکان -آن سال زمستان، زمستان سختی بود: درخت ها را سرما زده بود – سبزیشان رفته بود – مثل شاخ بز، خشک و قهوه ای رنگ شده بودند. نه گل مانده بود نه سبزه، نه ریحان، نه پونه، نه مرزه. آب هم از رفتن خسته شده بود، یخ زده بود. همه جا سفید بود، همه جا، …

بیشتر بخوانید »

قصه کفش دوزک و دوستانش

و دوستان1 310x205 - قصه کفش دوزک و دوستانش

یکی بود یکی نبود. یک کفشدوزک بود که خال نداشت یک شاپرک بود که بال نداشت و یک جیر جیرک بود که حال نداشت. روزی آن سه به هم رسیدند و حال هم را پرسیدند. کفشدوزک گفت:چه حالی؟یک کفشدوزک بی خال به چه درد می خورد. شاپرک گفت:من چی بگم که یک شاپرک بدون بال هستم. جیرجیرک هم گفت:من از …

بیشتر بخوانید »

کروکودیلی به نام ابر سفید

کروکودیلی به نام ابر سفید

در زمان های قدیم ماهی گیر پیری به نام ایومینت بود که با همسرش آی آی سو در کنار رودخانه زندگی می کرد. هر روز آن ها تورشان را در رودخانه می انداختند تا ماهی بگیرند و آن ها را در بازار محلی بفروشند. پیرمرد و همسرش بچه ای نداشتند.

بیشتر بخوانید »

داستان سه بچه خوک

داستان سه بچه خوک

داستان سه بچه خوک داستانی آموزنده برای کودکان می باشد اینکه کودک از این قصه می آموزد که هر کاری که به وی سپرده می شود به بهترین نحو انجام دهد چرا که اگر چنین نباشد خود وی متضرر خواهد شد. داستان سه بچه خوک يكي بود ، يكي نبود ، زير گنبد كبود در جنگلي، خوكي با سه پسرش …

بیشتر بخوانید »

جوجه اردک زشت

متن داستان جوجه اردک زشت

جوجه اردک زشت ” داستان بسیار زیبای جوجه اردک زشت جوجه اردکی که وقتی بدنیا آمد با سایر جوجه اردکها فرق داشت و همین فرقش باعث شد که از سوی سایرین مورد تمسخر واقع شود و گوشه گیر شود اما …. جوجه اردک زشت یکی از بعداز ظهرهای آخر تابستان بود . نزدیک یک کلبه قدیمی در دهکده خانم اردکه …

بیشتر بخوانید »

در جستجوی دایناسور

در جستجوی دایناسور

در جستجوی دایناسور : در جستجوی دایناسور یک داستان برای کودکان است .سارا دخترک داستان یک بازی کامپیوتری بنام  در جستجوی دایناسورهدیه میگیرد اما هنگامیکه بازی را داخل کامپیوتر می گذارد ناگهان …  شما می توانید با داشنامه تی تیل همراه باشید تا داستانها و قصه های کودکانه را در اختیار خود داشته باشید و هنگام خواب کودک از این …

بیشتر بخوانید »